جهان بیمه

بیمه و همه آنچه که در مورد علم مدیریت بیمه باید بدانیم

جهان بیمه

بیمه و همه آنچه که در مورد علم مدیریت بیمه باید بدانیم

__________________________
کانال رسمی جهان بیمه
@iraninsurance_gilan
کانال رسمی جهان بیمه
__________________________
4insurance.ir
__________________________


4insurance.ir
__________________________
جهان بیمه

_______________________________
All about insurance and insurance management science should know
_______________________________

_______________________________

همه آنچه که در مورد بیمه و علم مدیریت بیمه و بازاریابی آن باید بدانیم

_______________________________

_______________________________
All you need to know about insurance and insurance management science
_______________________________
All about insurance and insurance management science should know
_______________________________

All you need to know about insurance and insurance management science




4insurance.ir


مروری بر مدل ها واصول مدیریت دانش

محمد مویدعابدی | چهارشنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۵۵ ق.ظ

عنوان مقاله:

مروری بر مدل ها واصول مدیریت دانش

 

 

چکیده:

مدیریت دانش فرزند ناخلف تکنولوژی اطلاعات است؛ از او زاده شد امّا به سرعت از آن فاصله گرفت واحترام واعتبار مام خود را تا حد یک ابزار تکنیکی پایین آورد وآن را به کهنه فروشی ،خشکی وانعطاف پذیری متهم کرد ودر مقابل آن،خود آوای نوشدگی مستمر وعطش جاودان را سرداد:

نوبت کهنه فروشان در گذشت                         نوفروشانیم واین بازار ماست

فناوری  های جدید به سازمان ها این امکان را می دهند تا سیستم های مدیریت دانش را به منظور ذخیره واشاعه اطلاعات ساختار نیافته مورد استفاده قرار دهند. امروزه علاقه مندی فزاینده ای به حوزه مدیریت دانش در سازمان ها ومحافل علمی وجود دارد. به دلیل نو ظهور بودن این مسأله،کمبود دسته بندی استاندارد ومشخص در رابطه با مدل های پیاده سازی مدیریت دانش در منابع پژوهشی وسازمانی احساس می شود.در همین راستا این مقاله به توصیف ،تحلیل وارزیابی مدل پیشنهادی مدیریت دانش که در سه حوزه مدل های طبقه بندی دانش، مدل های سرمایه فکری ومدل های ساختار اجتماعی دسته بندی شده اند،می پردازد. سپس اصول مدیریت دانش را معرفی ودر حسن ختام مقاله نکاتی که لازمه وجود مدیریت دانش است،مطرح می گردد.

 

 

 

 

 

 


مقدمه:

مدیریت دانش مفهومی میان رشته ای است وتأکید آن بر دانش ،آن را از سایر رویکرد های مدیریتی متمایز می کند. بدون این تأکید ،مدیریت دانش صرفا ً یک مفهوم بازیافته وتکراری موضوع مدیریت می شود وبدون توضیح روشن دانش بحث مدیریت دانش از هدف خود دور می افتد.بنابرین دانش هویت وماهیت مدیریت دانش را تشکیل می دهد.

دانش نخستین منبع راهبردی برای شرکت ها در قرن 21است. پژوهشگران ومتخصصان تلاش می کنند دریابند،چگونه منابع دانش به صورت موٍثری گردآوری ومدیریت شودتا بتوان به عنوان مزیتی رقابتی از آن استفاده کرد. بنابرین قبل از اقدام به مبادرت بر اجرای طرح های مدیریت دانش، سازمان ها نیازمند ارزیابی سیسیتم های سازمانی ومنابع موجود خود هستند تا مهمترین وبهترین راهبرد مدیریت دانش را برای خود شناسایی کنند.

مدیریت دانش امر جدیدی نیست، تمدن های بشری از نسلی به نسل دیگر اقدام به نگهداری وانتقال دانش ،برای درک گذشته وپیش بینی آینده،می نمودند.در محیط های تجاری پیچیده وپویای امروزی تشنگی برای دانش،روز به روز دامنه وعمق گسترده تری می یابد دانشی که به شدت در حال تغییر ودر بیرون از سازمان ها در حال انتشار است. فناوری اطلاعات واینترنت نیز چالش های جدیدی را در خلق ،نگهداری ومدیریت دانش به وجود آورده است.

 

 

 

                 


مواد وروش انجام تحقیق:

از آنجاییکه بحث مورد نظر ما مقوله مدیریت دانش است ،لذا برای آنکه توانسته باشیم با رفتارمان هم کاربردمدیریت دانش را معرفی کنیم ،به آماده سازی مقاله مروری روی آوردیم.
کلید واژه ها:

بیان مفهوم هر موضوعی در روشن شدن دامنه وعمق آن موضوع می تواند مفید وموثر باشد. در برخی از موارد بیان مفهوم بسیار دشوار است. به ویژه در مباحث مربوط به حوزه مدیریت، به دلیل ماهیت وطبیعت رشته بیان برخی مفاهیم از پیچیدگی خاص برخوردار است.

برای تعریف مدیریت دانش باید چندین واژه تعریف شود. ابتدا از داده‌ها صحبت می‌کنیم. داده‌ها منبع حیاتی به شمار می‌روند که با بهره‌برداری صحیح از آنها می‌توان داده‌ها را به اطلاعات بامعنی تبدیل نمود.

بدین ترتیب اطلاعات می‌توانند به دانش و در نتیجه حکمت تبدیل شوند.

به عبارتی م‌ توان از واژگان فوق نتیجه گرفت که :

- مجموعه‌ای از داده‌ها، اطلاعات را تشکیل نمی‌دهد.
- مجموعه‌ای از دانش، حمکت را تشکیل نمی‌دهد.
- مجموعه‌ای از حمکت، حقیقت را شکل نمی‌دهد.

در واقع، اطلاعات، دانش و حکمت، بیش از مجموعه‌های فوق هستند و به نوعی کل‌ آنها از هم اجزایی اجزا تشکیل می‌شوند، نه جمع جبری اجزا.

براین اساس تعاریف زیادی از مدیریت دانش مطرح شده از جمله:² مدیریت دانش خلق،تفسیر ،اشاعه واستفاده ،حفاظت ونگهداری وپالایش دانش را در بر می گیرد.²

²مدیریت دانش در دسترس قرار دادن نظام‌مند اطلاعات و اندوخته‌های علمی است، به گونه‌ای که به هنگام نیاز در اختیار افرادی که نیازمند آنها هستند، قرار گیرند تا آنها بتوانند کار روزمره خود را با بازدهی بیشتر و موثرتر انجام دهند. ²

 

پیچیدگی این بحث ارتباط دانش با اطلاعات وفناوری اطلاعات نیست بلکه قرابت این مفهوم با مباحثی نظیر روانشناسی وتجارت دانش است. [1] مدیریت دانش فعالیتی است که تکنیک ها وراهبرد های آن مدیریت سرمایه انسان محور در نظر گرفته می شود. با نگاهی اجمالی به تعاریف مدیریت دانش می توان در یافت که مدیریت دانش باتئوری وعمل رابطه دارد.    

بر اساس متون فوق وجدول شماره 1 چنین استنباط می شود که سازمان ها نیاز به کسب دانش از بیرون خواهند داشت. بر همین اساس کوهن ولونیتال بر روی ویژگی توانایی جذب اطلاعات به عنوان یک ارزش جدید تاکید کرده اند. گردآوری دانش سازمانی می تواند از طریق فراهم آوری دانش از منابع بیرونی وخلق درونی صورت گیرد. مهمترین فعالیت های مدیریت، یکپارچه سازی وترکیب مجدد آنها بر اساس تغییرات محیطی است.                                                                                          .                                 

جدول1: مفهوم توانایی سازمان در متون مدیریت دانش[2]
مدل های مدیریت دانش

مدل های مدیریت دانش طیف وسیعی از دیدیگاه هایی که در متون توصیف شده است را بیان می کند. توصیف این مدل ها می تواند در پژوهش های ساختاری وکارکرد های سازمانی مدیریت دانش مورد استفاده قرار می گیرد. در برخی منابع مدیریت دانش سه نوع مدل در این حوزه معرفی شده است: مدل طبقه بندی دانش،مدل سرمایه فکری ومدل ساختار اجتماعی.

 

مدل طبقه بندی دانش

این مدل، دانش را به عنوان عنصری مجزا می پندارد.

براساس این مدل دانش از عناصر عینی وضمنی تشکیل شده است.دانش ضمنی بر اساس تعریف پولانی[3] ؛دانشی غیر لفظی،ذاتی وبیان نشده است. دانش عینی دانش اظهار شده از طریق نوشته ها،طرح ها ،نقاشی ها،برنامه های کامپیوترو...است. در این مدل فرض شده که دانش ضمنی می تواند از خلال فرآیند جامعه نگری به دانش ضمنی فرد دیگری منتقل شده ودر فرآیند برون سازی به دانش عینی تبدیل شود. همچنین بر اساس این مدل دانش عینی می تواند از طریق فرآیند درون سازی به دانش ضمنی تبدیل شود وازطریق ترکیب شدن وانتشارمی تواند به دانش عینی دیگری تبدیل شود.

به طور خلاصه این مدل فرآیند تغییر شکل دانش را مورد بررسی قرار می دهند اگر چه برخی از فرآیند های ذکر شده در آن بسیار مکانیکی وشکلی است.(شکل شماره 1) 

 

 

 

 

شکل 1:مدل نوناکاوتاکویوچی[4]


مدل سرمایه فکری

این مدل پیش فرضی با رویکردی علمی در رابطه با دانش مطرح می کند که می تواند پیوندی بین سرمایه های سازمانی برقرار نماید. دراین مدل جنبه های اجتماعی مدیریت دانش نادیده گرفته شده است.این مدل طبیعت مکانیکی دارد وچنین فرض شده که دانش می تواند همانند سایر دارایی ها در کنار آنها قرار گیرد.(شکل شماره 2)

 

 

 

 

شکل 2: مدل سرمایه فکری مدیریت دانش[5]


مدل ساختار اجتماعی

این مدل دارای پیوند ذاتی با فرآیند اجتماعی ویادگیری در سازمان ها می باشد. (شکل شماره 3)

در این مدل بر چهار بعد کلیدی مدیریت دانش تاکید شده است:

1-    ساختار دانش درسازمان: این ساختار تنها به اطلاعات علمی موجود در سازمان محدود نمی شود بلکه ساختار اجتماعی مدیریت دانش را نیز شامل می شود.

2-   پیش فرض مدل این است که ساختار دانش موجود در سازمان تنها از خلال برنامه های عینی فراهم نمی آید بلکه می تواند حاصل فرآیند تبادل اجتماعی نیز باشد.

3-   فرآیند پشتیبانی کننده ای از اشاعه دانش در سازمان ومحیط سازمانی وجود دارد.

4-   استفاده اقتصادی دانش از بروندادهای سازمانی

 

 

 

شکل3: مدل مدیریت دانش دامرست[6]

اصول مدیریت دانش

وینستون چرچیل گفته است: «قدرت آینده در قدرت ذهن نهفته است» به عقیده تام پیترز نیز: «قدرت در زور نیست، در ذهن است ».


در هر صورت نمی‌توان این حقیقت را نادیده گرفت که دانش به عنوان ضروری‌ترین امتیاز شغلی، مهمتر از تأسیسات و تجهیزات است. امروزه حتی در حوزه تبلیغات و بازاریابی نیز استفاده از واژه‌هایی همچون «دانش»، «هوش» و «طرح و برنامه» امری متداول شده است. در شرایطی که بسیاری از شرکت‌ها یا باید به نوآوری بپردازند و یا از صحنه رقابت محو شوند، توانایی یادگیری، سازگاری و تغییر، مهمترین اصل ادامه حیات تلقی می‌شود. بسیاری از این شرکت‌ها، دانش را در دوره‌های آموزشی، تعلیم و تربیت و ارتقای شغلی جست و جو می‌کنند.


اقتصاد مبتنی‌ بر دانش، قدرت جدیدی را برای کارکنان سازمان‌ها به ودیعه می‌آورد. بسیاری از این کارکنان از اختیار و آزادی عمل لازم برخوردارند و امکانات موردنیاز برای تولید دانش را در اختیار دارند. به بیانی دیگر، آنها می‌توانند دانش خود را بفروشند و با آن داد و ستد کنند، اما مالک آن باشند. بنابراین، راهی که پیش روی افراد قرار می‌دهیم، سرشار از تغییرات اساسی و چشمگیر است.


دانش، امری متغیر و زودگذر است. با توجه به سیل فناوری‌ها، محصولات و خدمات جدیدی که به سوی مراکز تجاری روان است، عمر مفید دانش محدود بوده و هیچ فردی نمی‌تواند دانش خود را برای همیشه ذخیره کند. بنابراین، افراد و شرکت‌ها می‌بایستی به طور مستمر در پی جایگزینی، نوآوری، گسترش و ایجاد دانش بیشتر و جدیدتر باشند. این کار، به تجدید نظری اساسی در معادله قدیمی «دانش یعنی قدرت، پس آن را کسب کن»، نیاز دارد. معادله جدید دانش عبارت است از: «دانش یعنی قدرتی که در صورت تبادل با دیگران، افزایش خواهد یافت». اصل غیر رقابتی متداول و تبادل تجربیات مفید و ارزنده با دیگران نشان‌دهنده میزان درک و دریافت ما از مفهوم تبادل دانش است.
هوبرت ست‌اونگ1 یکی از پیشگامان رواج راهکارهای مدیریت دانش در بانک تجارت کانادا، آشکارسازی دانش ضمنی و غیرصریح سازمانی را به عنوان چالش نخست سازمان‌ها معرفی کرده و معتقد است که این دانش می‌تواند دائما تبادل و بازسازی شود. وی اشاره می‌کند که آگاهی از نحوه شکل‌گیری دانش و استفاده خردمندانه از آن، اهمیت ویژه‌ای دارد.



اصول راهنما


یکی از فنون جهت‌یابی، یافتن مسیر حرکت با مشاهده ستارگان است. برای اداره و سازماندهی یک شرکت نیز استفاده از لنز پرقدرت و جدید دانش، ضروری به نظر می‌رسد، گرچه دستیابی و بهره‌گیری از دانش با استفاده از روش‌های سنتی، امکان‌پذیر نیست. دانش مدام در حال تغییر، بیشتر از اینکه فنی باشد، سازمان‌یافته به نظر می‌رسد.12 اصل ثابت در مورد دانش، عبارتند از:


1. دانش امری نامنظم است. از آنجا که دانش با دیگر پدیده‌ها ارتباط دارد، جداسازی کامل جنبه‌های متفاوت آن از دیگر عوامل، امکان‌پذیر نیست. در جهان دانش، توجه صرف به یک عامل، میسر نخواهد بود.


2. دانش، خود را تشکیل داده و سازماندهی می‌کند. این خصیصه دانش (خودتشکیلی) بر اهداف و هویت گروهی یا سازمانی مبتنی است.
3. دانش به دنبال وحدت و یکپارچگی است. دانش نیز همانند زندگی، خواستار مطرح‌شدن و شکل‌گیری گروهی است. هیچ چیزی مانند اینترنت بیانگر این اصل نیست.
4. دانش از طریق زبان انتقال می‌یابد. بدون استفاده از زبان هرگز قادر به انتقال دانش خود نخواهیم بود. توسعه دانش سازمانی به معنای بهره‌گیری و گسترش زبان برای بیان تجربیات کاری است.


5 . هرچه بیشتر سعی در کنترل و ذخیره‌سازی دانش کنید، آن را بیشتر از کف می‌دهید. حتی تصور اینکه به دانش به عنوان اسناد و مدارک تنظیم‌یافته، پایگاه داده‌ها، مجموعه اطلاعات و حق انحصاری و غیره بنگریم، گمراه‌کننده است. سختگیری بیش از اندازه در مورد دانش، منجر به بی‌محتوایی خلاقیت‌ها خواهد شد.
6 . سهل‌گیری در ذخیره‌سازی دانش، بهتر است. به نظر می‌رسد که شمار سیستم‌های دارای انعطاف‌پذیری بالا، کمتر از سیستم‌های متعدد غیرمتمرکز است. این امر نشان می‌دهد که همه ما با هدر دادن منابع و انرژی زیاد، سعی در کنترل و ذخیره‌سازی شدید دانش داریم.


7 . تنها یک راه حل وجود ندارد. از آنجا که دانش، همواره در حال تغییر است، بهترین راه حل ممکن برای مدیریت آن، راه حلی است که همزمان با داشتن اختیارات لازم، به پیشبرد و حرکت پدیده‌ها کمک کند.


8 . رشد دانش برای همیشه امکان‌پذیر نیست. مشابه دیگر پدیده‌های طبیعی، عمر مفید برخی دانش‌ها نیز سرانجام به سر می‌رسد. فراموشی، تحت تأثیر افکار قدیمی بودن و حتی بازنشستگی، موانعی بر سر راه بقا و گسترش دانش هستند.
9. دانش، فرایندی جمعی و اجتماعی است. یعنی هیچ فردی مسئول دانش جمعی و گروهی نیست.


10. امکان وضع قوانین و یا برقراری نظامی خاص وجود ندارد. اگر دانش، واقعاً خود را تشکیل داده و سازمان‌دهی می‌کند، پس مهمترین راه پیشبرد آن، برطرف ساختن موانع موجود است. دانش درمحیطی مجهز، خود را محافظت می‌کند.
11. قدرتی واحد که دلالت بر پیشرفت دانش کند، هرگز وجود ندارد. دانش می‌بایستی در سطوح مختلف و به شیوه‌های گوناگون مورد حمایت قرار گیرد.
12. تعریف شما از دانش، تعیین کننده نحوه مدیریت آن است. دانش می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد. مثلا، نگرانی‌های مربوط به حق مالکیت دانش، باعث شده است که صرفاً به فراگیری دانشی مدون روی آوریم که توسط قانون حق چاپ و حق ثبت، مورد حمایت قرار گرفته است.


یکی از نگرانی‌های موجود در مورد تبادل دانش، مسئله جریان ارتباطات و گرداوری اسناد و مدارک است. اهمیت دستیابی به دانش برتر، زمینه‌ساز جست و جوی راه‌هایی مؤثرتر برای ایجاد، سازگاری و به‌کارگیری دانش شده است.
مدیریت دانش، مستلزم در اختیار داشتن امکانات مناسب است. یکی از ابزار جهت‌یابی، ستاره شمالی است. این ستاره در واقع به منزله اهداف، حس تشخیص و اصول زیربنایی است که سازمان را در یافتن مسیر حرکت خود، یاری می‌رساند. دانش، بر مبنای اهداف سازمان‌یافته، خود را تشکیل داده و بازسازی می‌کند. بدون در اختیار داشتن چنین ستاره‌ای برای دانش، تمرکز بر موارد ضروری غیرممکن به نظر می‌رسد.
معیارها و ارزش‌های متفاوتی برای تبادل دانش وجود دارد. مثلا، ارزش اصلی در آزمایشگاه‌های بوکمن2، دانش مشتریان است. با راه‌اندازی شبکه تبادل دانش، این شرکت دانش را به عنوان اساسی‌ترین امتیاز خود در نظر می‌گیرد. روبرت بوکمن3 مدیریت بخش دانش این شرکت، می‌گوید: «برای اینکه تبادل دانش، محقق شود اعتقاد به آن در سازمان ضروری به نظر می‌رسد».


بانک تجارت کانادا، تأسیس مرکز دانش را مورد تاکید قرار داده است. در شرکت شورون4 آقای کندر5، یادگیری از طریق تبادل‌ تجارب و عملکرد مفید و ارزنده برای پیشرفت مستمر را امری الزامی می‌داند. ناگفته پیداست که عامل مشترک در تمامی این راه‌های مختلف، دانش است.


اغلب شرکت‌هایی که به طور جدی در پی کسب دانش هستند، عملکرد مدیریتی خشک و رسمی دارند. مدیران اینگونه شرکت‌ها، تنها در پی تشکیل و برگزاری دوره‌های آموزشی و توجه به فرایند شکل‌گیری دانش هستند. مثلا، یکی از عناوین شغلی در شرکت فیلیپ موریس6 ، حمایت و پشتیبانی از دانش است. شرکت مونسانتو7 پست سرپرستی برای مدیریت دانش دارد. شرکت مواد شیمیایی داو8 دارای پست سرپرستی مدیریت اندیشمندانه است. مدیران اجرایی منابع انسانی دیگر شرکت‌ها نیز می‌توانند به مثابه مدیر دانش یا سرپرست بخش یادگیری سازمانی، عمل کنند. شرکت‌هایی مانند اونز کرنینگ9، مراکزی با هدف آسان‌‌سازی ایجاد و تبادل دانش تأسیس کرده‌اند.
یکی دیگر از ابزار جهت‌یابی، قطب‌نماست. قطب‌نمای سازمانی، همان اصول راهنما و استراتژی‌‌هاست. شرکت‌هایی که عملکرد خوبی در زمینه دانش دارند، راهی برای گسترش و توسعه دانش از طریق به‌کارگیری شیوه‌های هماهنگ و چندمدلی، پدید آورده‌اند. برنامه‌ریزی‌های تأثیرگذار و مدون در عصر دانش، امکان ایجاد و توسعه زبان کاری مشترک را برای کارکنان فراهم می‌آورد. شواهد موجود نشان می‌دهند که ویژگی‌های مدیریت دانش در شرکت‌های جنرال موتورز و موتورولا، محقق شده‌اند. از دیگر سو، مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) با در اختیار داشتن ابزار حل مسئله و تحلیل فرایند، هوش سازمانی را توسعه داده است.


دو شرکت تگزاس10 و شورون از لحاظ تبادل تجربیات و عملکردهای سازنده و مفید (درون‌سازمانی و برون‌سازمانی)، معروف هستند. شرکت تگزاس با بهره‌گیری از نشست‌های تبادل دانش و جابجایی و گردش شغلی کارکنان خود، سعی در گسترش و توسعه دانش خویش کرده است.


دانش، در انسان‌ها تجسم و بروز می‌یابد. به طور کلی، بحث در مورد دانش، بدون در نظر گرفتن نحوه همکاری، چگونگی آموختن کارکنان از یکدیگر و رشد دانش فردی و جمعی آنان، کاری غیرممکن است. شرکت‌هایی که واقعا در پی فراگیری دانش هستند، همواره در زمینه فراهم آوردن محیط و فرهنگ لازم برای تداوم هرچه بیشتر یادگیری، تلاش می‌کنند.


اونز کرنینگ آینده‌ شرکت خود را براساس تمرکز بیشتر بر دانش، پیش‌بینی کرده است. اداره مرکزی نوبنیاد این شرکت، گواه این امر است که تبادل دانش، مهمترین عامل در تأسیس این مرکز بوده است. این مرکز دربر گیرنده جدیدترین فناوری اطلاعات و یک مرکز اکتشافی چندمنظوره منطبق با خودپیشرفتی است. کارکنان این بخش، بخوبی آگاهند که از آنها انتظار می‌رود خود به فراگیری و هدایت مرکز ‌پردازند.
برای ترغیب و حمایت از فرهنگ و دانش سازمان باید از شیوه‌هایی مختلف استفاده کرد. شرکت گنن‌تک11‌ با هدف جذب افراد مستعد و برجسته، به دانشمندان خود اجازه می‌دهد که یافته‌های علمی خویش را بلافاصله در نشریات معتبر چاپ کنند. در گذشته، به دلیل تأخیرهای مرسوم در این امر، برای دانشمندان امکان مطرح ساختن خود در عرصه‌های علمی که یکی از مهمترین عوامل پیشرفت حرفه‌ای می‌باشد وجود نداشت، اما امروزه گنن‌تک به کمک سیاست جدید خود، یکی از چهار موسسه برتر دنیا در زمینه زیست‌شناسی مولکولی و ژنتیک است.


در شرکت ارنست و یانگ12 ، بخشی از هزینه جبران خدمت مشاوران بر پایه فعالیت‌های موجود برای تبادل دانش استوار است. در شرکت لوتوس13 25درصد ارزیابی عملکرد کارکنان بخش خدمات مشتریان، مبتنی بر اشتراک دانش است.

 

نکات مهم در موفقیت بهره‏گیری از مدیریت دانش

به منظور موفقیت فرایند مدیریت دانش، توجه به موارد زیر ضروری است:

1. قابلیت اتصال: فناوری، به تنهایی برای موفقیت رویکرد مدیریت دانش کافی نیست، اما می‏تواند زیر ساختی مناسب برای به اشتراک‏گذاری دانش و نیز فعال‏سازی مهم باشد. دسترسی تمامی بخش‏های سازمان به معمار مدیریت دانش، برنامه‏های مبتنی بر وب، دیوایس‏های سیار و ابزار داده‏کاوی2 پیشتازهای پشتیبان زیرساخت مدیریت دانش به شمار می‏آیند. فناوری نوین، رفتارهای جدید دانش را فعال می‏سازد.

2. محتوا: سازمان، ابتدا باید ممیزی دانش را انجام دهد تا نقاط درونی و بیرونی تاثیر‏گذار بر دانش را شناسایی کند. نیروهای درونی و بیرونی تاثیر‏گذار بر دانش، اشکال مختلفی دارند. مانند: دانش مشتری یا ظهور رسانه‏های جدید.

3. اجتماع: مدیریت دانش موفق، وابسته به اجتماع عملکردها یا گروهی از افرادی است که با سازمان همکاری دارند. این افراد، درمراحل مختلف، نظیر: آماده‏سازی، راه‏اندازی، انجام عملیات و کسب نتیجه نهایی، با یکدیگر تعامل دارند.

4.فرهنگ: پشتیبانی و حمایت مدیریت ارشد، همسویی عقاید، اعتماد و انگیزش، اجزای اصلی فرهنگ مدیریت دانش بوده و توجه مستمر به آنها، امری ضروری است. به بیانی دیگر، باید به اطلاعاتی که از همکاران خود دریافت می‏کنید، اعتماد داشته باشید و اطلاعاتی که همکار دیگر از شما دریافت می‏کند، با توجه به اعتمادی که به کار شما دارد، ارزشمند خواهد بود. اگر این روند استمرار یابد، موفقیت مدیریت دانش حتمی خواهد بود.

5.تعاون: جریان‏های کاری سازمان‏های دانش‏مدار، وابستگی بسیاری به هم دارند. این تعاون، رمز موفقیت مدیریت دانش است، زیرا می‏تواند موانعی نظیر تفاوت‏های فرهنگی را ازمیان بردارد و افراد سازمان را در مسیر تحقق اهداف، هدایت کند.

6.سرمایه‏گذاری: سرمایه‏گذاری در زمینه مدیریت دانش به منظور تسریع بهره‏گیری از نوآوری‏ها و افزایش دانش افراد سازمان، عاملی بسیار مهم است.

درپایان، باید گفت درک سیستماتیک و توجه به نکات یاد شده، به سازمان‏ها کمک می‏کند تا ممیزی دانش را انجام داده و راهبرد مدیریت دانش اثربخش را با موفقیت پیاده‏سازی کنند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بحث ونتیجه گیری:

استفاده از مدیریت دانش در سازمان ها سبب کاهش هزینه ها وبهبود کیفیت، بهره وری وسودمندی سازمان می شود. بررسی مفاهیم و رده بندی های موجود در زمینه مدیریت دانش نشان میدهد که طیف متنوعی از نظرات ودیدگاه ها در این حوزه وجود دارد. در حال حاضر سازمان ها با وجود پراکندگی های جغرافیایی می توانند با استفاده از فناوری های جدید واز طریق گروه های مجازی وارتباط از راه دور بایکدیگر همکاری نمایند. نظام های مدیریت دانش دارای توانایی های بالقوه با ارزشی برای رسیدن به این اهداف می باشند.انتخاب ابزارها ونظام مناسب برای پیاده سازی مدیریت دانش یکی از ملاحظات مدیریتی در استفاده هرچه سودمندتر از دانش های آشکار ونهان در سازمان ها می باشد.سرمایه مورد استفاده در نظام مدیریت دانش سرمایه ای زیرساختی است که سودمندی های هوشمندانه وبسیار ظریفی دارد. به نظر می رسد قبل از پیاده سازی مدیریت دانش باید مطالعات گسترده ای در این زمینه انجام داد. شاخص ها نشان می دهد اگر چه برای پیاده سازی نظام جامع مدیریت دانش به یک رویکرد نظام مند وبلند مدت نیاز است،اما می توان درجاتی از این نظام را با امکانات موجود در سازمان ها پیاده کرد.

منابع ومآخذ:

1- McAdam, Rodney; Sandra McCreedy. “A Critical Review of Knowledge

Management models”. The Learning Organization, vol, 6 (3), , (1999), 91- 100

2- Porter, M. A. “Competitive Adventage: Creating and Sustaining Superior Performance:. New York: The Free Press 1985.

3- Grant, R. m.. “The Resource- based Theory of Competitive Adventage: Implication
for Strategy Formulation”. California Management Review, 33(3), (1991), 114-135.

4- داونپورت ،تامس. «مدیریت دانش» ترجمه محسن رحمان سرشت.انتشارات ساپکو1379

5- .«مدیریت دانش »تالیف: فریبا عدلی انتشارات فرا شناختی 1384

 

 

 

 

پایان



[1] Mc adam&Mc creedyنقل از1999، peters 1922،

[2] Lee &Kim برگرفته از:2001 ،

[3] Hiscock،2004 نقل از polanyi، 1962

 

[4] Hiscock200، 4 برگرفته از:

 

[5] Chase برگرفته از: 1997،

 

[6] Mc َdam and Mc Creedyfv’ 1999،:

پژوهشگران:

مهدی طغیانی

محسن عمادی

 

واژه های کلیدی: مدیریت دانش ،مدل های مدیریت دانش،اصول مدیریت دانش

 

 

 

پاییز1388

 

 

 

 

فهرست مطالب

 

چکیده: 2

مقدمه: 4

کلید واژه ها: 6

مدل های مدیریت دانش... 9

مدل طبقه بندی دانش... 9

مدل سرمایه فکری.. 11

مدل ساختار اجتماعی.. 12

اصول مدیریت دانش... 14

نکات مهم در موفقیت بهره‏گیری از مدیریت دانش... 20

بحث ونتیجه گیری: 22

منابع ومآخذ: 23

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی