جهان بیمه

بیمه و همه آنچه که در مورد علم مدیریت بیمه باید بدانیم

جهان بیمه

بیمه و همه آنچه که در مورد علم مدیریت بیمه باید بدانیم

__________________________
کانال رسمی جهان بیمه
@iraninsurance_gilan
کانال رسمی جهان بیمه
__________________________
4insurance.ir
__________________________


4insurance.ir
__________________________
جهان بیمه

_______________________________
All about insurance and insurance management science should know
_______________________________

_______________________________

همه آنچه که در مورد بیمه و علم مدیریت بیمه و بازاریابی آن باید بدانیم

_______________________________

_______________________________
All you need to know about insurance and insurance management science
_______________________________
All about insurance and insurance management science should know
_______________________________

All you need to know about insurance and insurance management science




4insurance.ir


انواع ارزش اقتصادی

محمد مویدعابدی | پنجشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ب.ظ

ارزش اقتصادی

ارزش اقتصادی عبارت است از یک مبلغ بیان شده بر حسب پول که در ازای کسب دارایی با حقوق ناشی از دریافت منافع آینده از طریق استفاده از دارایی، قابل پرداخت است. بنابراین ارزش اقتصادی هر دارایی همان ارزش پولی آن است (Rezaee,2001 )

 

مفهوم برای ارزش

یک ضرب المثل چینی می گوید عقل و شعور با نامیدن اشیاء به نامهای درست آنها شروع می شود. این ضرب المثل با توجه به مفاهیم مختلفی که درباره ارزش براساس تعریفها، موارد استفاده و تفسیرهای گوناگون آن وجود دارد به بیان قابلیت کاربرد مستقیم ارزشیابی می پردازد. افراد اغلب ارزش را «آن چیزی که می ارزد» تعریف می کنند و در زمانی که می شنوند ارزش چیزی فراتر از این است شگفتزده می شودند. ارزش به شخصی که ارزیابی آن را انجام می دهد، هدف، زمانبندی، و مجموعه ای از عوامل دیگر بستگی دارد. به عبارت دیگر، ارزشی به عنوان ارزش درست وجود ندارد. در نتیجه، مفاهیم مختلفی برای ارزش وجود دارد و بیان مفاهیم مختلف آن از اهمیت زیادی برخوردار است (Rezaee,2001 ).

 

 

ارزش منصفانه بازار

رایجترین نوع تعریف ارزش، ارزش منصفانه بازار است که به آن ارزش بازار یا ارزش نقدی نیز می گویند. تعریف پذیرفته شده ای درباره ارزش منصفانه بازار به شرح زیر وجود دارد:

مبلغ بیان شده به نقد یا معادل نقد که برای یک دارایی بین یک خریدار مایل و یک فروشنده مایل مبادله می شود و این در حالی است که هر یک از طرفین آگاهی و علم معقولی درباره تمام امور مربوط دارد و هیچ اجباری برای خرید یا فروش و یا حقوق مربوط به آنان وجود ندارد.

این تعریف ارزش در موضوعات مالیاتی و در بسیاری از موضوعات مربوط به ارزشیابی به کار می رود.

در تعریف ارزش در موضوعات مالیاتی و در بسیاری از موضوعات مربوط به ارزشیابی به کار می رود.

در تعریف ارائه شده، منظور از خریدار مایل و فروشنده مایل، خریدار یا فروشنده ای خاص نیست. در یک معامله حقیقی در شرایط عادی، طرفهایی فرضی وجود دارد. در نتیجه، اگر قیمت پرداخت شده برای یک دارایی به طور نمونه، عواملی را نشان دهد که مربوط به خریدار مایل و فروشنده مایل فرضی نباشد، آن قیمت، مبلغی بجز ارزش منصفانه بازار را منعکس می سازد.

درک مفهوم خریدار مایل و فروشنده مایل فرضی، برخی اوقات با مشکلاتی همراه است، زیرا افراد آن را به عنوان فرض در نظر نمی گیرند. یک نگرش به این مفهوم این است که محتملترین خریدار یا فروشنده را به عنوان خریدار مایل و فروشنده مایل فرضی در نظر بگیریم بنابراین، ارزش منصفانه بازار می تواند به عنوان محتملترین قیمت معامله در نظر گرفته شود. این ارزش ممکن است اجماع مفروضات را درباره خریداران دارایی احتمالی منعکس کند. ارزش منصفانه بازار در تاریخی خاص تعیین می شود که در آن تاریخ، قیمت براساس تمام شناخت و دانش مربوط به موضوع معامله توسط خریدار مایل به فروشنده مایل پرداخت خواهد شد. عامه مردم ممکن است ارزش منصفانه بازار را همان مفهوم «انصاف» در نظر بگیرند. ارزش منصفانه بازار درباره انصاف نیست اما بهتر است پرداخت یک خریدار مایل به یک فروشنده مایل در یک تاریخ معین براساس حدس و قضاوتی صورت گیرد که مبتنی بر بهترین به دست آمده و در دسترس قرار گرفته باشد. ارزش منصفانه بازار، عاملی است که همواره در الگوی ارزشگذاری داراییها نقش دارد. به عبارت دیگر، ارزش منصفانه بازار، بیش و کم، ارزشی است که در آن تغییراتی که یک خریدار خاص می تواند در شرایط معامله ایجاد کند در نظر گرفته نشده است. این خریدار است که در فرایند تعیین قیمت برای یک دارایی خاص، اغلب تاثیر بالقوه تغییرات احتمالی روی دارایی را در نظر می گیرد. نتایج «خلق ارزش» در ارزش منصفانه بازار منعکس نمی شود و نباید هم نشان داده شود. به هر حال، در دنیای واقعی خرید و فروش داراییها، این موضوع رایج است که یک فروشنده منافعی بیش از حداقل همان خلق ارزش بالقوه کسب می کند که معمولاً در شکلگیری قیمت در ارزش منصفانه بازار در نظر گرفته می شود. در بازار رقابتی پیش از این که خریداری در حال دریافت پیشنهاد از یک فروشنده برای یک دارایی باشد و قیمت نهایی پرداخت شود، ارزش منصفانه بازار به علاوه بخشی از فرصت خلق ارزش منعکس می شود که خریدار اعتقاد دارد می تواند آن را تحقق بخشد.

 

ارزش سرمایه گذاری

مشهورترین نوع ارزش که متخصصان آن را برای ادغام و تحصیل واحدهای تجاری مورد استفاده قرار می‌دهند ارزش سرمایه گذاری است. در این نوع ارزش، معمولاً از منابع آینده مالکیت یک دارایی برای یک خریدار خاص در نظر گرفته می شود اغلب ارزش سرمایه گذاری مفهومی است که درک آن آسانتر است زیرا ارزش یک دارایی خاص برای یک خریدار خاص است. ارزش سرمایه گذاری ممکن است به دلایل موجه مختلفی در مورد خریداران بالقوه مختلف، متفاوت باشد. عواملی مانند عوامل زیر بر روی براورد یک خریدار بالقوه در ارزش سرمایه گذاری در یک فعالیت تجاری تاثیر می گذارند:

  • هم افزایی کسب شده و فرصتهای خلق ارزش،
  • مطلوبیتهای حاصل برای خریدار به منظور ورود به یک بازار جدید،
  • استنباط درباره میزان ریسک و نوسان پذیری توان کسب درآمد از دارایی،
  • وضعیت مالی خریدار، و
  • خوش بینی خریدار.

ارزش منصفانه بازار و ارزش سرمایه گذاری به هم مربوطند اما به ندرت با هم مساویند. اگر همه خریداران بالقوه دارای مفروضات و موقعیتهای مشابه باشند، در این نوع ارزش، هر دو با هم مساوی خواهند بود. اما معمولاً موقعیت یک عامل با اهمیت است و باعث می شود که بسیاری از خریداران مایل باشند تا نسبت به دیگران مبلغ بیشتری را برای یک دارایی بپردازند. رویکردها و تکنیکهای مورد استفاده برای براورد ارزش منصفانه بازار و سرمایه گذاری اساساً مشابهند ولی مفروضات آنها متفاوتند.

 

ارزش منصفانه

مفهوم ارزش منصفانه اخیراً در مراجع تدوین استانداردها مانند هیئت استانداردهای حسابداری مالی بسیار مورد توجه قرار گرفته است و فرایند قضاوت و داوری در قوانین موضوعه نیز براساس آن است. ارزش منصفانه، استاندارد مقرر برای ارزشی است که براساس قوانین موضوعه ارزیابی می شود و برای معاملات خاص معین نیز به کار می رود. مفهوم ارزش منصفانه در قوانین موضوعه بیان شده است و به علاوه، تعاریف، کاربرد و تفاسیر گوناگونی درباره ارزش منصفانه وجود دارد. به هر حال، در بیشتر موضوعات حقوقی، مفهوم ارزش منصفانه معادل ارزش منصفانه بازار در نظر گرفته شده و در معاملات مربوط به سهامداران و سرمایه گذاران به کار می رود. در زمان به کارگیری مفهوم ارزش منصفانه، ارزیاب باید با مراجعه به قوانین موضوعه محلی و پس از مشورت با وکلا، تعریف ارزش منصفانه را به دست آورد. در استانداردهای حسابداری ایالات متحده، هیئت استاندارد های حسابداری مالی تعریف زیر را برای ارزش منصفانه در سال 2000 ارائه داده است:

براورد قیمت یک واحد اقتصادی است که هر گاه در تاریخ گزارشگری و در یک معامله حقیقی و در شرایط عادی تجاری به عنوان دارایی فروخته شود یا به عنوان بدهی شناسایی شده پرداخت گردد، تعیین می شود. ارزش منصفانه، براوردی از یک قیمت خروجی است که براساس همکنشیهای بازار تعیین می‌شود. در این تعریف، ارزش منصفانه معادل با قیمت خروجی در نظر گرفته شده است فروخته شده یا تسویه شود. قیمت خروجی براساس براورد بازار ارزش فعلی جریانهای نقدی آینده مورد انتظار واحد تجاری تعیین می شود که به دارایی یا بدهی تعلق دارد. بنابراین بر مبنای تعریف بالا، ارزش منصفانه مبلغی است که:

1- دارایی می تواند بین طرفین مایل در یک شرایط عادی فعالیتهای تجاری خرید و فروش شود یا،

2- بدهی می تواند در یک شرایط عادی فعالیتهای تجاری بین طرفین مایل پرداخت شده یا تسویه گردد.

 

ارزش ذاتی

ارزش ذاتی یا ارزش اساسی مفهومی است که تجزیه و تحلیل کنندگان مالی برای براورد ارزش سهام، با توجه به تمام عوامل و خصوصیات و شرایط فعالیتهای تجاری یا سرمایه گذاری، آن را همواره مورد استفاده قرار می دهند. ارزش ذاتی یک سرمایه گذاری مانند اوراق بهادار براساس دو عامل قدرت سوداوری و کیفیت کسب سود سرمایه گذاری تعیین می شود. قدرت سود آوری و کیفیت کسب سود سرمایه گذاری تعیین می شود. قدرت سودآوری براساس قابلیتهای واحد اقتصادی برای افزایش با ثبات قابلیت سوداوری، و نرخ بازده براساس مفروضات موجهی مانند شاخصها و اطلاعات اقتصادی حاصل از منابع داخلی و خارجی قابل اندازه گیری است. کیفیت کسب سود براساس عواملی مانند مشتری مداری، قابلیت سوداوری، کسب رضایت مشتری، کسب رضایت کارکنان، ریسک نسبی، رقابت و ثبات پیشبینی‌های سوداوری ارزیابی می شود.

ارزش ذاتی، ارزش فعلی جریان عایدات آینده است که براساس بازده بازار جاری تنزیل می شود. ارزش ذاتی یک سرمایه گذاری تابعی از جریان عایدات دوره ای تنزیل شده براوردی، سود یا زیانهای بازار و افق زمانی جریان کسب سود است. اگر ارزش بازار سهام، بالاتر از ارزش ذاتی محاسبه شده برای آن باشد آن سهام یک «فروش» خوب است و سرمایه گذاران می توانند سودی مازاد بر بازده به دست آورند. برعکس اگر ارزش بازار سهام پایینتر از ارزش ذاتی دوره ای آن باشد، آن سهام یک «خرید» خوب است. واژه ارزش ذاتی اغلب به صورت نادرست و جابه جا با مفهوم ارزش سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می‌گیرد. ارزش سرمایه گذاری عموماً به ارزشهای دریافت شده توسط یک خریدار خاص در چارچوب مجموع مشخصی از ویژگیها در زمان خاص اطلاق می گردد. به عبارت دیگر، ارزش ذاتی نوعاً به عنوان ارزش تداوم فعالیت برای یک مالک خاص، بدون توجه به قابلیت خرید و فروش آن در بازار یا منافع تجاری آن در نظر گرفته می شود.

 

ارزش استفاده/ ارزش مبادله

ارزش استفاده، یک نوع ارزش نیست بلکه شرایطی است که براساس مفروضات خاص در ارزشگذاری داراییها در نظر گرفته می شود. این موضوع به دارایی بستگی دارد که آیا داراییها با بهره وری مورد استفاده قرار می گیرند و آیا می توان آن را به عنوان ارزش یک دارایی، برای استفاده خاص یا استفاده کننده خاص، به عنوان بخشی از واحد عملیاتی توصیف کرد. در مورد دارایی در حال استفاده، تاکنون به وسیله مجامع حرفه ای ارزشیابی، یا میزان مالیات تعریف رسمی ارائه نشده است. به هر حال، آنچه مهم است زمان تحصیل دارایی است.

ارزش مبادله اساساً نقطه قابل ارزش در ارزش استفاده است، مفهوم ارزش مبادله به ارزش دارایی مربوط می شود که با اجزای آن برای یک واحد عملیاتی مبادله می گردد. نوعاً در یک واحد اقتصادی دایر ارزش مبادله دارایی،کمتر از ارزش استفاده آن است.

 

ارزش سرقفلی

سرقفلی نوع خاصی از دارایی نامشهود است که وقتی فعالیت تجاری به عنوان یک مجموعه، ارزشی بیش از ارزش مشهود خود پیدا می کند به نحو مشخص به عنوان دارایی نامشهود تعیین می گردد.

در زمان ادغام و یا تحصیل واحدهای اقتصادی، ارزش سرقفلی از طریق محاسبه مابه التفاوت قیمت پرداخت شده برای تحصیل واحد اقتصادی و ارزش منصفانه بازار دارایی تحصیل شده (شامل دارایی مشهود و دارایی نامشهود جداگانه شناسایی شده) پس از کسر بدهیهاست. مفهوم ارزش سرقفلی قابلیت کاربرد زیادی در زمینه های مالیات، گزارشگری مالی و قوانین موضوعه در واحدهای اقتصادی دارد.

 

ارزش تداوم فعالیت

ارزش تداوم فعالیت اسمی بی مسمی و نامی غلط است زیرا استاندارد ارزشی مانند ارزش منصفانه بازار یا ارزش سرمایه گذاری ارائه نمی کند. به عبارت دیگر، کار نادرستی است که گفته شود ارزش تداوم فعالیت یک واحد اقتصادی 100 میلیون دلار است، بلکه عبارت درست این است که ارزش واحد اقتصادی دایر بالغ بر 100 میلیون دلار است.

مفهوم ارزش تداوم فعالیت نوعاً زمانی به کار گرفته می شود که یک واحد اقتصادی به عنوان واحدی عملیاتی مورد ارزشیابی قرار می گیرد و این در حالی است که هیچ تهدید مشخصی برای توقف فعالیت آن وجود ندارد. به هر حال، در موقعیتهای مالیاتی ارزش تداوم فعالیت متفاوت از موضوعاتی است که به طور ضمنی مورد اشاره قرار می گیرد. ارزش تداوم فعالیت یک دارایی نامشهود تحصیل شده به وسیله یک خریدار واحد اقتصادی است و ارزشی است که نشان می دهد واحد خریداری شده دارای مدیران و کارکنان شامل، سازمان فروش و بازاریابی و مانند آن است. ممیزان مالیاتی از این مفهوم زمانی استفاده می کنند که ارائه سرقفلی موجود با مشکلاتی مواجه باشد یا سرقفلی وجود نداشته باشد. علاوه بر این، ممیزان مالیاتی استدلال می کنند که حتی بدون سرقفلی، بسیاری از داراییهای تحصیل شده واحد تجاری دارای ارزش نامشهود هستند زیرا آنها وجود دارند و بخشی از تداوم فعالیت واحد اقتصادی ناشی از آنهاست. به هر حال، در مباحث مالیاتی، مسئله این نیست که ارزش تداوم فعالیت وجود دارد یا ندارد بلکه موضوع مهم این است که برای اهداف مالیاتی استهلاک پذیرند یا خیر؟ عموماً ممیزان مالیاتی به این موفقیت دست یافته اند وقتی که اندازه گیری سرقفلی مشکل یا غیر ممکن است، حداقل بخشی از قیمت خرید یک واحد تجاری به ارزش تداوم فعالیت استهلاک ناپذیر تخصیص یابد.

 

ارزش دفتری

یکی از گمراه کننده ترین موارد کاربرد واژه ارزش، همان ارزش دفتری است. ارزش دفتری صرفاً یک مفهوم حسابداری و مالیاتی است نه یک مفهوم اقتصادی یا ارزشی، برای یک دارایی خاص (مانند یک وسیله نقلیه) ارزش دفتری به طور ساده از طریق کسر استهلاک انباشته از بهای تمام شده تاریخی به دست می آید.

 

ارزش تسویه

ارزش تسویه به خودی خود، یک نوع خاص ارزش نیست؛ بلکه شرایطی است که براساس آن ارزش براورد می شود. ارزش تسویه مبلغ خاصی است که هر گاه واحد اقتصادی منحل شود، داراییهای آن فروخته شود و بدهیهای آن پرداخت گردد، تحقق می یابد.

تسویه ممکن است اجباری یا بر حسب دستور باشد که در رابطه با زمان تخصیص یافته برای یافتن یک خریدار با هم تفاوت دارند.

تسویه اجباری مبلغ خاصی است که از فروش فوری دارایی در یک بازار آزاد به دست می آید و این در حالی است که هر دو طرف معامله یعنی خریدار و فروشنده دارای دانش و شناخت لازم درباره نحوه استفاده و هدفهایی که دارایی براورده می سازد و موارد کاربرد آن، باشند و فروشنده مجبور است دارایی را بفروشد ولی خریدار مایل است که بخرد گرچه برای او وجود ندارد.

تسویه براساس دستور مبلغ خالصی است که از فروش یک دارایی در یک بازار آزاد با احتساب یک زمان معقول مجاز برای یافتن خریدار، به دست می آید و این در حالی است که هر دو طرف معامله یعنی خریدار و فروشنده دارای دانش و شناخت لازم درباره نحوه استفاده و هدفهایی که دارایی براورد می سازد و موارد کاربرد آن، باشند و فروشنده مجبور است دارایی را بفروشد ولی خریدار مایل است که بخرد گرچه اجباری برای او وجود ندارد.

منظور از مبلغ خالص که در تعریفهای فوق مورد استفاده قرار می گیرد قیمت پس از کسر هر گونه کمیسیون و حق العمل و هزینه های اداری است که برای تسویه ضرورت دارد. از نقطه نظر ارزشهای مختلف یک واحد اقتصادی، ارزش تسویه کمترین ارزش ممکن است. به عبارت دیگر، بدترین سناریوی مربوط به ارزشهای واحد اقتصادی این است که فعالیتهای آن خاتمه داده شود، داراییهای آن فروخته شود و بدهیهای آن تسویه گردد و مانده حاصل بین سهامداران تقسیم شود.

 

ارزش بیمه شدنی

ارزش بیمه شدنی موضوعی سرراست و به طور ساده ارزش پولی بخشهای خراب شدنی یک دارایی را شامل می شود که بیمه خواهد شد تا در مواقعی که زیانی رخ می دهد به مالک آن غرامت پرداخت شود.

 

ارزش جایگزینی

ارزش جایگزینی یک دارایی به طور ساده، بهای تمام شده تحصیل یک دارایی جدید با قابلیتهای مشابه است. براورد بهای تمام شده جایگزینی، شرایطی را نشان می دهد که چگونه یک دارایی با مواد جدید و فناوری جاری می تواند جایگزین دارایی فعلی شود. ارزش جایگزینی همان ارزش تولید مجدد نیست، زیرا منظور از ارزش تولید مجدد، بهای تمام شده دارایی با همان مشخصات براساس قیمتهای جاری است. ارزشهای جایگزینی و بهای تمام شده تولید مجدد، عموماً برای ارزشیابی داراییهای مشهودی مانند مبلمان، لوازم و تجهیزات و منصوبات به کار می روند که مستقیماً منجر به کسب درامد نمی شوند.

 

ارزش اسقاط

ارزش اسقاط مبلغ تحقق پذیر در اثر فروش یا سایر روشهای واگذاری یک دارایی است که پس از آن دارایی دیگر هیچ فایده ای برای مالک فعلی خود ندارد و باید از خدمت خارج شود. ارزش اسقاط با ارزش باقیمانده تفاوت دارد. به نظر می رسد تفاوت بین این دو مفهوم این باشد که در ارزش باقیمانده، هیچ فایده ای برای هدفهای مختلف وجود ندارد.

 

روابط بین انواع مختلف ارزش

پس از شناخت تمام ارزشهای یک واحد اقتصادی (یا کل واحد اقتصادی)، می توان روابط بین انواع مختلف ارزش را توصیف کرد. پایینترین سطح ارزش دریافتنی یک واحد اقتصادی، ارزش باقیمانده داراییهای مشهود است که سطحی است که در آن هیچ درآمدی برای واحد اقتصادی وجود ندارد. برای نمونه، ارزش باقیمانده لوازم یدکی در هر لحظه از زمان بدون توجه به عایداتی که واحد اقتصادی از مالکیت آن به دست می آورد ثابت است.

ارزش تسویه اجباری دومین سطح از انتها برای ارزش بالقوه است. اما از دیدگاه عملی، این احتمال وجود دارد که این ارزش، پایینترین سطح ارزش یک واحد اقتصادی در مجموع باشد زیرا مانند ارزش باقیمانده، ارزش تسویه اجباری هیچ درامدی برای واحد اقتصادی ندارد.

ارزش تسویه بر حسب دستور را می توان از دیدگاه نظری مشابه ارزش تسویه اجباری تعیین کرد اما معمولاً در ارزش تسویه بر حسب دستور، ارزش بیشتری دریافت می شود زیرا زمان مجاز بیشتری برای یافتن خریدار وجود دارد.

ارزش استفاده دارایی مشهود با درآمد واحد اقتصادی (به سطح بالاتر از نقطه ای که ارزش استفاده، معادل ارزش جایگزینی دارایی است) افزایش می یابد. درآمد صفر، ارزش استفاده و ارزش تسویه بر حسب دستور از نظر تئوری معادل هم اند اما اگر واحد اقتصادی به موفقیت بیشتری دست یابد، تاثیر داراییهای مشهود بیشتر می شود بنابر این ارزش استفاده، بیشتر از ارزش تسویه بر حسب دستور می شود.

ارزش قابل تعیین داراییهای نامشهود نیز با افزایش درآمد واحد اقتصادی افزایش می یابد. همان طور که درباره داراییهای مشهود گفته شد، تاثیر داراییهای نامشهود قابل تعیین با رشد درامد واحد اقتصادی افزایش می یابد.

ارزش سرقفلی همیشه با عایدات واحدهای اقتصادی افزایش می یابد، زیرا سرقفلی از طریق مابه التفاوت بین ارزش کل واحد تجاری و ارزش داراییهای مشهود و نامشهود تعیین شده به دست می آید. در نتیجه، وقتی عایدات واحد اقتصادی رشد می کنند، کل سرقفلی واحد اقتصادی و ارزش واحد اقتصادی افزایش می یابد. نتایج انباشته، ارزش کل واحد اقتصادی است. این ارزش، ارزش داراییهای مشهود و نامشهود واحد اقتصادی است که به میزان پیشبینی های درامد آینده واحد اقتصادی افزایش یافته است. بیشتر ارزشیابیهای مربوط به واحد اقتصادی، ارزش کل واحد اقتصادی را اندازه گیری می کند.

 

رابطه ارزش با مفاهیم دیگر

مفهوم ارزش دارای کاربرد گسترده ای است و با مفاهیم مهم و اساسی دیگر روابط مهم پیچیده ای دارد. شناخت روابط مذکور، در جستجو برای دستیابی به کاربردهای اقتصادی و حسابداری ارزش و ارزشیابی می تواند مفید و سازنده باشد.

 

ارزش، سرمایه و سود

اهداف گزارشگری مالی به سرمایه گذاران، به تصمیمات آنان درباره سرمایه گذاری در واحد تجاری بستگی دارد. بنابراین گزارشگری مالی همواره بر ارائه اطلاعات مفید برای تصمیمگیری تاکید می کند. سرمایه گذاران، اساساً در رابطه با سرمایه گذاریهای خود به دو موضوع نگهداری و افزایش ارزش سرمایه و کسب سود ناشی از سرمایه توجه زیادی دارند. در گزارشگری مالی سه مفهوم اساسی سرمایه، ارزش و سود وجود دارد که تاکید هر سه این مفاهیم بر گذشته است (Glautier & Underdown, 1997 ).

حسابداران معمولاً تمایل دارند که سرمایه را مترادف ارزش دفتری حقوق سهامداران عادی و سود را مترادف سود خالصی فرض کنند که به سهامداران عادی تعلق می گیرد. براساس نظر اقتصاددانان، سرمایه داری مفهوم وسیعتری است و عبارت از ارزش تمام داراییهایی است که برای تولید کالا و یا ارائه خدمات در اختیار واحد تجاری قرار دارد. بنابر این تعریف، سرمایه تمام دیون، سهام ممتاز، سهام عادی و سایر اوراق بهادار منتشر شده توسط واحد تجاری را نیز دربر می گیرد. با این ترتیب، سود را نیز می توان مبلغی تعریف کرد که توسط سهامداران و اعتبار دهندگان تحصیل می شود. سود مبتنی بر این تعریف، سودی است که هزینه های سود تضمین شده و تامین مالی از آن کسر نشده است و برای اینکه از سود خالص متعلق به سهامداران عادی متمایز شود سود واحد تجاری نامیده می شود (شباهنگ 1381، صص 153-152). به کارگیری مفاهیم مختلف برای ارزشیابی داراییها و اندازه گیری سود منجر به ایجاد روشهای گوناگونی برای گزارشهای مالی شده است.

 

ارزش، قیمت و بهای تمام شده

مفهوم «ارزش» با مفهوم قیمت و بهای تمام شده متفاوت است. قیمت، مبلغ واقعی صرف شده برای تحصیل دارایی است. بهای تمام شده نوعاً ارزش پولی عوامل تولید از قبیل، کار، سرمایه و مدیریت است که برای خلق یک دارایی ضروری است. عبارت" او برای خانه اضافه پرداخته است." بر این دلالت دارد که بین قیمتی که برای خانه پرداخت کرده وارزشی که فرد دیگری برای آن تعیین کرده است تفاوت وجود دارد. ارزش، قیمت و بهای تمام شده مفاهیمی جداگانه اند و بندرت دارای مبالغ پولی برابر هم می شوند. (Rezaee, 2001 ) 

نظرات  (۱)

رضایی 2001 ، چرا منبع دهی کامل نیست؟؟؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی