جهان بیمه

بیمه و همه آنچه که در مورد علم مدیریت بیمه باید بدانیم

جهان بیمه

بیمه و همه آنچه که در مورد علم مدیریت بیمه باید بدانیم

__________________________
کانال رسمی جهان بیمه
@iraninsurance_gilan
کانال رسمی جهان بیمه
__________________________
4insurance.ir
__________________________


4insurance.ir
__________________________
جهان بیمه

_______________________________
All about insurance and insurance management science should know
_______________________________

_______________________________

همه آنچه که در مورد بیمه و علم مدیریت بیمه و بازاریابی آن باید بدانیم

_______________________________

_______________________________
All you need to know about insurance and insurance management science
_______________________________
All about insurance and insurance management science should know
_______________________________

All you need to know about insurance and insurance management science




4insurance.ir


مفهوم خطر در بیمه

محمد مویدعابدی | دوشنبه, ۲۰ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۴۴ ق.ظ

 

خطر از دیدگاه بیمه‌ای

تقسیم خطر

شرایط خطر

  • شرایط قانونی خطر
  • شرایط فنی خطر

واژهٔ ”خطر“در زبان پارسىمعناهاى گوناگونى دارد. خطر به معناى قدر، مرتبه، شرف، بزرگى، اهمیت، ضرر، زیان، آفت، آسیب، بلا، هلاک، تلف، هراس، خوف و... است. واژگانى همچون خطر کردن (خود را به خطر انداختن، تهور) و خطرمند (گران‌بها و قیمتى) و خطرناک (پرخطر، مهلک، مخوف، هولناک) از آن گرفته و ساخته شده است که در گفت و شنودها و ادبیات پارسى زیاد به‌کار مى‌روند.

 

قانون بیمهٔ ایران در مادهٔ نخست خود از وقوع ”حادثه“ به‌جاى واژهٔ خطر (ریسک) سخن مى‌گوید. و در بند ۴ از مادهٔ سوم خود از ”حادثه یا خطرى که عقد بیمه به مناسب آن به‌عمل آمده است“ صحبت مى‌کند.

 

در مادهٔ چهارم قانون بیمه، آنجا که از ”موضوع بیمه“ سخن مى‌گوید واژگان مترادف ”حادثه یا خطر“ را به‌کار مى‌گیرد. تا آنجا که در مادهٔ ۱۲ خود صحبت از تغییر ”موضوع خطر“ مى‌کند. به شیوه‌اى که دیده مى‌شود قانونگذار دو واژهٔ ”حادثه و خطر“ را هم‌ردیف یا مترادف به‌کار برده است. در حالى‌که مى‌دانیم حادثه پیشامد فیزیکى محسوسى است که دربر گیرندهٔ تصادف یا تصادم یا برخوردن و به‌هم خوردن یا سقوط اجسام و اشیاء است و دربر گیرندهٔ عوامل بیمارى‌زا مانند میکروب، ویروس، آلودگى هوا، و استرس‌هاى بیمارى‌زا نیست. بنابراین، واژهٔ خطر معنا و مصداق گسترده‌تر و عام‌ترى دارد و به همین جهت قانونگذار در بیشتر موارد واژهٔ ”خطر“ را به‌کار برده است که معادل واژهٔ ”ریسک“ در زبان‌هاى لاتین است. در این زبان‌ها واژهٔ ”ریسک“ به معناى پیشامد یا رخداد یا اتفاقى است که همیشه یک جنبهٔ احتمال وقوع در آن نهفته و نهان است. بنابراین پیشامدها و رویدادهائى که وقوع آنها مسلم (عمدى) یا زمان وقوع آنها معلوم و معین باشد، در اصطلاح و زبان بیمه‌اى، خطر یا ریسک به‌شمار نمى‌روند. واژه ریسک در زبان بیمه‌اى هم دربر گیرندهٔ حوادث، بیمارى‌ها، مرگ و میر، جرح، نقص، از کارافتادگى، ناتوانى (پیشامدهاى ناگوار) است و هم دربر گیرندهٔ پیشامدهاى خوب و مساعد مانند تولد فرزند، ازدواج و رسیدن به سن معین (بیمهٔ عمر در صورت حیات(.

خطر از دیدگاه بیمه‌اى (۱)

(۱) . جان‌على محمود صالحى، ”مفهوم خطر در بمیه“ مجلهٔ بیمه، دورهٔ سوم، ش ۱۱ - اسفند ۱۳۴۴

 

کلمهٔ خطر را که معادل ”ریسک“ است به ”زبان احتمالى“ ترجمه کرده‌اند و منظور زبانى است که وقوع آن در آینده محتمل باشد.(موسى جوان، مبانى حقوق، ج ۱، ص ۲۰۱).

 

این تعبیر جنبهٔ ”احتمال“ را، که از لوازم خطر در اصطلاح فن بیمه است، در نظر دارد و موضوع ”زیان“ را که عمل یا عقد بیمه جهت مقابله با آن انجام مى‌شود دربر مى‌گیرد. ولى باید گفت که خطر در واقع شامل پیشامد احتمالى است که ممکن است موجب زیان انسان شود. بنابراین زبان احتمالى نتیجه و اثر پیشامد احتمالى یا اتفاق آتى است نه خود آن. ولى به هر حال به ‌قدرى این دو مفهوم پیشامد احتمالى موجب زیان و زیان احتمالى (ناشى از یک پیشامد) به یکدیگر بستگى دارند که به‌طور تقریب از حیث بیمه‌اى از یکدیگر جدائى‌ناپذیر هستند زیرا براى مقابله با زیان یا خسارت احتمالى است که عقد بیمه منعقد مى‌شود. با توجه به آنچه بیان شد مى‌توان گفت که از نظر فنى (آمار و حساب احتمالات) خطر عبارت است از احتمال رخ دادن پیشامد یا واقعه‌اى که احتمال وقوع دارد. از دیدگاه حقوقى مى‌توان گفت که خطر عبارت است از اتفاق یا پیشامد احتمالى که زمان وقوع آن نامعلوم است و تحقق آن بستگى به میل و ارادهٔ دو طرف قرارداد بیمه (به‌ویژه بیمه‌گذار یا بیمه‌شده) نداشته باشد. از این تعریف چنین استنباط مى‌شود که:

 

- خطر امرى است اتفاقى و احتمالى. بنابراین آنچه وقوع آن مسلم باشد در اصطلاح فن بیمه خطر به‌شمار نمى‌رود و موضوع قرارداد بیمه واقع نمى‌شود. این نکته از لحاظ بیمهٔ عمر شایان توجه است زیرا مى‌دانیم که خطر فوت امرى است مسلم و اجتناب‌ناپذیر. پس باید پرسید چگونه مؤسسه‌هاى بیمه پیشامدى را که وقوع آن مسلم است بیمه مى‌کنند؟

 

در پاسخ این پرسش مى‌گوئیم درست است که مرگ پدیده‌اى است حتمى و مسلم ولى زمان وقوع آن نامعلوم است. بنابراین، چون مرگ پیشامدى است که احتمال وقوع یا عدم وقوع در طول زمان محدود و معینى دارد مى‌تواند موضوع مطالعهٔ آمارى قرار گیرد و تواتر و احتمال وقوع آن معلوم و موضوع بیمه واقع شود.

 

- وقوع خطر نباید به میل و ارادهٔ طرف‌هاى قرارداد بیمه بستگى داشته باشد. در صورتى‌که تحقق خطر به میل و ارادهٔ طرف‌هاى قرارداد بیمه به‌ویژه بیمه‌گذار یا بیمه‌شده (ذى‌نفع) واگذار شود این افراد مى‌توانند، در صورت امکان، خطر را محقق سازند و بیمه‌گر را ملزم به پرداخت خسارت کنند. بدیهى است در این‌صورت خطر جنبهٔ اتفاقى و احتمالى بودن خود را از دست مى‌دهد و به حالت امرى با وقوع مسلم درمى‌آید که بیمه کردن آن از لحاظ فن بیمه مقدور نبوده و از جهت نگهدارى مصالح و منافع جامعهٔ عمومى ممنوع است. به همین جهت در شرایط قراردادهاى بیمه و بیمه‌نامه‌ها، خسارت‌هاى عمدى را از شمول بیمه خارج مى‌کنند. ولى باید توجه داشت چنانچه واقعه یا حادثه‌اى بر اثر تقصیر بیمه‌گذار رخ دهد و موجب زبان شخص ثالثى شود موجب محرومیت شخص زیان‌دیده از دریافت غرامت نمى‌شود. زیرا اگرچه این واقعه یا حادثه از جهت بیمه‌گذار جنبهٔ تعمدى دارد ولى از حیث شخص ثالث زیان‌دیده، که اراده آن در وقوع آن دخالتى ندارد، غیرارادى است و نوعى ریسک بیمه‌پذیر به‌شمار مى‌رود.

تقسیم خطر

بیمهٔ مشترک (”Co - insurance “co - assurance) بیمه اتکائى (”Reinsurance “Reassurance) وسایل و تکنیک‌هائى هستند که براى تقسیم و سرشکن کردن پیامد خطرها در مقیاس وسیع‌تر و در نتیجه توسعه و گسترش فعالیت‌هاى مؤسسه‌هاى بیمه به‌کار مى‌روند. در بیمهٔ مشترک چند شرکت بیمه به‌طور مشترک خطرى را بیمه مى‌کنند. این ترتیب بیشتر در مورد خطرهاى بزرگ (حریق و انفجار کارخانه‌ها) به‌کار مى‌رود. بدین‌معنى که چند شرکت بیمه کارخانه‌اى را به‌طور مشترک بیمه مى‌کنند و هر یک سهمى از آن را به‌عهده مى‌گیرند (به‌طور نمونه شرکت الف ۴۰ درصد، شرکت ب ۳۰ درصد، شرکت پ ۲۰ درصد و شرکت ت ۱۰ درصد مبلغ بیمه‌شده را به‌عهده مى‌گیرند). در عمل، شرکت بیمه‌اى که بیشترین سهم را به‌عهده مى‌گیرد به‌عنوان لیدر و اداره‌کنندهٔ قرارداد بیمه از طرف بقیهٔ شرکت‌ها تعیین مى‌شود و اوست که بیمه‌نامه را تنظیم و حق بیمه را دریافت و سپس بین شرکت‌هاى بیمهٔ شریک تقسیم مى‌کند. از آنجا که بیمهٔ مشترک منظور بیمه‌گذار را، که تحصیل تأمین کافى و فورى است، و همچنین مصلحت و نفع شرکت‌هاى بیمه را، که گسترش عملیات آنها است، تأمین نمى‌کند مؤسسه‌هاى بیمه به بیمهٔ اتکائى، که عامل تقسیم و سرشکن شدن عواقب خطرها در صحنهٔ جهانى است، متوسل مى‌شوند.

 

بیمهٔ اتکائى یک بیمهٔ مجدد است. بدین معنا که، شرکت بیمهٔ مستقیم بخشى از خطر را، به تناسب ظرفیت و قدرت مالى خود (سرمایهٔ شرکت، اندوخته‌ها، تعداد بیمه‌نامه و وسعت عملیات)، نگهدارى و مازاد آن را به شرکت بیمهٔ اتکائى واگذار مى‌کند. در واقع شرکت بیمهٔ مستقیم قسمتى از تعهدهاى خود را در قبال بیمه‌گذاران نزد شرکت بیمهٔ دیگرى بیمه مى‌کند. ولى به هر حال جوابگوى بیمه‌گذاران و زیاندیدگان احتمالى همان شرکت بیمهٔ مستقیم است نه بیمه‌گر اتکائى.

مفهوم خطر در بیمه

 

شرایط خطر

شرایط قانونى خطر

خطرى مى‌تواند موضوع بیمه قرار گیرد که:

 

- واقعى و حقیقى بوده و امکان تحقق و حدوث داشته باشد؛

 

- خلاف قانون و نظم عمومى و اخلاق نیک جامعه نباشد. بنابراین پیشامدها و وقایع خیالى و موهوم یا امور نادر یا غیرممکن و همچنین کلیهٔ جریمه‌ها و محکومیت‌هاى جزائى و امورى از قبیل عملیات قاچاق، تأخیر در پرداخت مالیات یا نپرداختن مالیات و خسارت‌هاى ناشى از عمد و خدعه و تزویر قابل بیمه شدن نیستند.

شرایط فنى خطر

حساب احتمال‌ها و آمار نقش بسیار اساسى در فن بیمه ایفاء مى‌کنند. به کمک آمار و حساب‌ احتمال‌ها شرکت‌هاى بیمه قادر هستند تواتر یا درجهٔ احتمال وقوع خطرها و میزان متوسط هزینهٔ جبران خسارت‌ها را محاسبه و تعرفهٔ حق بیمهٔ مربوط را تهیه کنند.

 

به‌طور نمونه، چنانچه ۱۰،۰۰۰ نفر بخواهند براى خود بیمهٔ عمر تهیه کنند و در پایان سال هر کدام که زنده بودند مبلغ ۱۰۰،۰۰۰ ریال دریافت دارند ضرورت دارد بدانیم که از هر کدام چه مبلغ باید گرفت تا بتوان سرمایهٔ لازم را پرداخت کرد یا به‌عبارت دیگر باید بدانیم از این عده چند نفر خواهند مرد و یا احتمال فوت هر نفر در طول سال چقدر است. فرض کنیم که از این عده ۱۰۰ نفر قبل از پایان سال مى‌میرند و ۹۹۰۰ نفر زنده مى‌مانند. در این‌صورت مبلغى که شرکت بیمه باید بپردازد عبارت است از:

۹۹۰،۰۰۰،۰۰۰ = ۱۰۰،۰۰۰ ۹۹۰۰

 

پس سهم بیمه یا حق بیمهٔ هر کدام ۹۹،۰۰۰ = ۱۰،۰۰۰ / ۹۹۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال خواهد بود.

 

یا در بیمهٔ آتش‌سوزى فرض کنیم ۱۰،۰۰۰ نفر مالک خانه مایل هستند منازل خود را هر یک به قیمت ۱۰۰۰،۰۰۰ ریال بیمه کنند. اگر در پایان سال از ۱۰،۰۰۰ خانه ۲۰ خانه به کلى بسوزد شرکت بیمه باید مبلغ ۲۰،۰۰۰،۰۰۰ = ۱،۰۰۰،۰۰۰ ۲۰ ریال خسارت بپردازد. چون ۱۰،۰۰۰ خانه بیمه مى‌شود بیمه‌گر باید از هر نفر بابت هر خانه مبلغ ۲۰۰۰= ۱۰،۰۰۰ / ۲۰،۰۰۰،۰۰۰ ریال دریافت کند حال اگر در سال بعد ۲۰،۰۰۰ مشترى مراجعه کنند و بخواهند هر یک خانهٔ خود را به همان مبلغ ۱،۰۰۰،۰۰۰ ریال بیمه کنند شرکت بیمه پیش خود حساب مى‌کند که سال قبل از ده هزار خانهٔ بیمه‌شده ۲۰ خانه دچار حریق شد. پس چون تعداد خانه‌هاى مورد بیمه دو برابر شده است احتمال دارد که همین نسبت محفوظ بماند. بنابراین، امسال به‌جاى بیست خانه ۴۰ خانه خواهد سوخت و مبلغى که بابت بیمهٔ هر خانه مطالبه خواهد کرد عبارت است از مبلغ ۲۰۰۰ = ۲۰،۰۰۰ / ۱،۰۰۰،۰۰۰ ۴۰ ریال. بنابراین، براى آنکه مؤسسهٔ بیمه بتواند خطرى را بیمه کند باید از درجهٔ احتمال وقوع آن خطر مطلع باشد تا بتواند نرخ حق بیمه و میزان خسارت احتمالى را تخمین بزند.

تجانس (همگونى(

خطرهاى موضوع بیمه باید با هم تجانس و همگونى داشته و اختلاف گزافى با هم نداشته باشند. این امر به‌ویژه از حیث علم آمار اهمیت دارد زیرا برابر اصول آمارى تنها حوادث و پیشامدهاى همگون را مى‌توان گردآورى و بررسى و از آنها نتیجه‌گیرى کرد وگرنه اختلاف جنس و نوع بین خطرها به استنتاج آمارى صحیح منجر نخواهد شد. به‌طور نمونه اگر تعدادى خطر تصادف اتومبیل یا آتش‌سوزى منزل‌ها را یک‌جا مطالعه و بررسى آمارى کنیم، نمى‌توانیم درجه احتمال وقوع تصادف اتومبیل یا احتمال بروز آتش‌سوزى خانه را تعیین کنیم و در نتیجه، تعیین میزان حق بیمهٔ هر یک نامقدور است زیرا این دو خطر با هم تجانس و تشابهى ندارند. حتى براى به‌دست آوردن نتایج مطلوب، خطرهاى متجانس باید هم‌سنگ و هم‌سطح باشند. به‌طور نمونه، در بیمهٔ آتش‌سوزى بایستى احتمال وقوع آتش‌سوزى در مورد منازل مسکونى و کارخانه‌ها و انبارها و... به‌طور جداگانه بررسى شوند. زیرا خطرى که هر یک از ساختمان‌ها را تهدید مى‌کند متفاوت است و در نتیجه نرخ حق بیمهٔ آنها نیز فرق خواهد داشت.

تواتر خطر

علاوه بر تجانس و همگونى، خطر باید احتمال وقوع و امکان تحقق داشته باشد یعنى آنچنان اتفاقى باشد که احتمال رود که در فاصله‌هاى زمانى کم و بیش دور و نزدیک اتفاق مى‌افتد تا بتوان به کمک آمار، درجهٔ احتمال وقوع یا تواتر آن را محاسبه کرد. حوادثى که مطابق قانون‌هاى طبیعت امکان وقوع نداشته باشند یا پیشامدهائى که به‌ندرت اتفاق مى‌افتند نمى‌توانند موضوع بیمه قرار گیرند زیرا تهیهٔ آمار و تعیین درجهٔ احتمال وقوع آنها نامقدور است.

 

از نظر فن بیمه، رویدادهائى که به‌ندرت اتفاق مى‌افتد مانند آتشفشانى و طاعون، به‌علت آنکه تعیین درجهٔ احتمال وقوع آنها ناممکن است بیمه نمى‌شوند. برعکس، در مورد خطرهائى که فراوان اتفاق مى‌افتند تهیهٔ آمار و تعیین درجهٔ احتمال وقوع آنها ممکن است ولى بیمه کردن و جبران خسارت ناشى از وقوع آنها از نظر اقتصادى و تجارى عملى نیست. زیرا این‌کار مستلزم دریافت حق بیمه‌هاى بسیار سنگین است که به‌طور تقریب معادل خسارت‌هاى احتمالى است.

 

بیمه‌گران در عمل سعى مى‌کنند خطرهائى را با ویژگى‌هاى یادشده انتخاب و بیمه کنند. در انتخاب خطر رعایت اصول زیر ضرورى است:

 

- پرشمارى خطر:

در مبحث تعریف بیمه گفتیم نقش مؤسسهٔ بیمه به‌عنوان مدیر صندوق تعاون بیمه‌گذاران (بیمه‌شدگان) عبارت است از جمع‌آورى وجوه حق بیمهٔ تعدادى از افراد (بیمه‌گذاران یا بیمه‌شدگان) و پرداخت خسارت وارد به زیاندیدگان و یا به‌عبارت دیگر سرشکن کردن خسارت وارد به یک یا چند نفر از افراد گروه بین کلیهٔ اعضاء صندوق مشترک. براى آنکه کار جبران خسارت‌ها مقدور شود مؤسسهٔ بیمه ناگزیر است تعداد زیادى از افراد را که در معرض خطر یا خطرهاى معینى هستند گردآورى کند وگرنه از عهدهٔ پرداخت خسارت برنخواهد آمد. هر قدر تعداد افراد بیمه‌شده بیشتر باشد جبران و سرشکن کردن خسارت‌ها آسان‌تر و قابل تحمل‌تر است. این موضوع مبتنى بر یک قانون ریاضى است که به قانون اعداد پرشمار (La loi de Grands nombres de bernoulli) معروف است. این قانون را برنوئى، ریاضیدان سوئیسى، در اوایل قرن هیجدهم کشف کرد.

 

مطابق این قانون، هر قدر تعداد پیشامدها و حوادث یا تعداد موضوع‌هاى مورد مطالعه زیادتر باشد نتیجهٔ مطالعه و بررسى دقیق‌تر و اختلاف و انحراف احتمال آمارى کمتر خواهد بود. به‌طور نمونه، اگر مطابق آمار از هر هزار خانه فقط یک خانه به‌طور کامل بسوزد ولى در عمل برخلاف پیش‌بینى آمارى دو خانه در حریق بسوزد، خسارت پرداختى شرکت بیمه به دو برابر افزایش پیدا مى‌کند. حال اگر تعداد منازل بیمه‌شده به ده هزار برسد اختلاف احتمال آمارى ناچیز خواهد بود. به‌طور نمونه اگر مطابق آمار از ۱۰،۰۰۰ خانه فقط ده خانه دچار آتش‌سوزى شود و یا در عمل به‌جاى ده خانه بازده خانه بسوزد تفاوت آمارى کم و در حدود یک‌دهم است یعنى شرکت بیمه به‌جاى ده خانه، خسارت بازده خانه را خواهد پرداخت که به‌علت ناچیز بودن اختلاف احتمال آمارى تعادل حساب‌هاى او به‌هم نمى‌خورد. به همین ترتیب اگر تعداد خانه‌هاى بیمه‌شده به صدهزار برسد و یک خانه علاوه بر پیش‌بینى آمارى بسوزد اختلاف و انحراف آمارى یک‌صدم خواهد بود. در واقع، با انتخاب تعداد زیادى خطر، عامل شانس و اتفاق به حداقل ممکن مى‌رسد یا به‌عبارت دیگر هر چه رقم بزرگ‌تر باشد میزان ابهام و درجهٔ نامعلومى وقایع به‌طور محسوسى کمتر خواهد بود. به همین جهت، شرکت‌هاى بیمه سعى مى‌کنند تعداد زیادى خطر متجانس و همگون را انتخاب و بیمه کنند تا تعادل حساب‌هاى آنها برقرار و جبران خسارت‌ها مقدور شود.

 

- پراکندگى خطر:

اجتماع و انباشتگى خطرها در یک جا و یک محل ممکن است تمام بیمه‌شدگان یا موارد بیمه را که در کنار یکدیگر هستند به کلى از بین ببرد و خسارت‌هاى سنگینى را متوجه شرکت‌هاى بیمه کند و وضع آنها را متزلزل سازد. همچنین خطرهائى مانند جنگ، شورش و زلزله که اثر آنها عمومى و وسیع است و در صورت وقوع، تمام یا بیشتر موارد بیمه و یا بیمه‌شدگان را تهدید مى‌کنند، موجب تزلزل موقعیت شرکت‌هاى بیمه مى‌شوند. به همین جهت، حالت آرمانى و ایده‌آل آن است که شرکت‌هاى بیمه‌ تعداد زیادى خطرهاى متجانس را، که در یک‌جا جمع نباشند، انتخاب و بیمه کنند. با وجود این مؤسسه‌هاى بیمه با تقسیم و سرشکن‌ کردن خطرها دامنهٔ فعالیت خود را توسعه مى‌دهند و قاعدهٔ پراکندگى خطر مانع قبول ریسک‌هاى بزرگ و دسته‌جمعى نمى‌شود

  • ۹۳/۰۵/۲۰
  • محمد مویدعابدی

بیمه

خطر

شرایط خطر

قانون

مفاهیم خطر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی