جهان بیمه

بیمه و همه آنچه که در مورد علم مدیریت بیمه باید بدانیم

جهان بیمه

بیمه و همه آنچه که در مورد علم مدیریت بیمه باید بدانیم

__________________________
کانال رسمی جهان بیمه
@iraninsurance_gilan
کانال رسمی جهان بیمه
__________________________
4insurance.ir
__________________________


4insurance.ir
__________________________
جهان بیمه

_______________________________
All about insurance and insurance management science should know
_______________________________

_______________________________

همه آنچه که در مورد بیمه و علم مدیریت بیمه و بازاریابی آن باید بدانیم

_______________________________

_______________________________
All you need to know about insurance and insurance management science
_______________________________
All about insurance and insurance management science should know
_______________________________

All you need to know about insurance and insurance management science




4insurance.ir


شیوه عمل فرآیند های مدیریت دانش

محمد مویدعابدی | يكشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۴۲ ب.ظ

شیوه عمل فرآیند های مدیریت دانش

بررسی تطبیقی موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی در مالزی

هدف- این مقاله قصد دارد تا عملکرد فرآیندهای مدیریت دانش (KM) را در موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی (HEIs) که برگرفته شده از ادبیات پژوهشی    KMمی باشد را مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.

طرح/روش شناسی/رویکرد- داده ها از 594 آکادمی که وابسته به سه موسسه آموزش عالی خصوصی و سه موسسه دولتی در مالزی بودند، جمع آوری شد.

یافته ها- تجزیه و تحلیل ها نشان می دهد که شش فرآیند KM (تولید یا خلق دانش، ثبت دانش، سازماندهی دانش، ذخیره سازی دانش، نشر دانش و کاربرد دانش) توسط موسسات تحت بررسی، به طور متوسط مورد استفاده قرار گرفته است و دیگر اینکه عملکرد کلی فرآیندهای KM در موسسات خصوصی و دولتی، تفاوت قابل ملاحظه ای با هم دارد.

مفاهیم عملی- این مقاله، بینش و آگاهی را ارتقاء داده و برای موسسات آموزش عالی به عنوان سازمان های دانش محور، دستورالعملی را ارائه می دهد تا بتواند در رابطه با چگونگی پیاده سازی و مدیریت درست فرآیندهای KM خود، استراتژیهایی را تدوین نماید.

اصالت/ارزش- این پژوهش باعث گستردگی دانش در رابطه با KM شده است. چرا که احتمالا اولین پژوهشی است که موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی را مورد مقایسه تطبیقی قرار داده است.آن همچنین خطوط تحقیقاتی جدیدی را جهت انجام تحقیقات آینده می گشاید.

کلمات کلیدی- مدیریت دانش، آموزش خصوصی، آموزش دولتی، مالزی

نوع مقاله- تحقیقی

مقدمه

به نظر می رسد که هر دو دیدگاه مبتنی بر دانش و دیدگاه مبتنی بر منابع در این مورد اتفاق نظر دارند که شرکتهایی که به دنبال حفظ مزیت رقابتی هستند، با هدف خلق ارزش، در پی بهره برداری از دانش و اعمال نفوذ از طریق آن می باشند.طبق دیدگاه مبتنی بر منابع، تنها راه کسب مزیت رقابتی،استفاده استراتژیک و راهبردی از منابع کمیاب، نامحسوس و خاص شرکت است که دربرگیرنده دانش می باشد.از همین رو دانش به عنوان مهم ترین و بارزترین عامل طبق دیدگاه مبتنی بر دانش محسوب می شود. از همین روست که بخش های کسب و کار با هدف تجهیز خود به توانمندی مدیریت دانش و در نتیجه رقابت استراتژیک پیشرفت کرده اند. تا بدین ترتیب بتوانند سریعا بر مشکلات غلبه کرده و بر روی فرصت های پیش روی خود، سرمایه گذاری نمایند. موسسات آموزش عالی (HEL) نیز از همین رو درست به مثابه موسسات خصوصی، به دلیل رقابت سخت و فشارهای اعمال شده از جهانی شدن، نیاز مبرمی به کسب مزیت رقابتی دارند. این امر برای بسیاری از کشورها ضروری است و مالزی نیز به عنوان کشوری که خواهان آن است تا در مرکزآموزش در منطقه آسیا قرار گیرد، از این قاعده مستثنی نیست. موسسات آموزش عالی در مالزی نقش مهم و قابل توجهی در توسعه نیروی کار کشور و اقتصاد در کل دارد. به ویژه بعد از سال 1996 که دانشگاههای خصوصی همگام با موسسات و نهادهای عالی متعلق به دولت راه اندازی شدند، فرصت بیشتری در اختیار مالزی قرار گرفت تا آموزش عالی در کشور را ارتقاء دهند. جستجو در وب سایت وزارت آموزش عالی مالزی(www.mohe.gov.my) نشان می دهد که در سال 2008 ، 20 دانشگاه دولتی، 22 دانشگاه پلی تکنیک، و36 کالج وجود داشت. علاوه بر این حدود 37 دانشگاه خصوصی، کالج دانشگاهی، فضاهای آموزشی منشعب و شعبات دانشگاهی خارج از کشور و حدود 544 کالج خصوصی در حال حاضر مشغول به فعالیت هستند. اکثر موسسات آموزش عالی علاوه بر تمرکز بر روی نیازهای مالزیایی ها، فراملی عمل کرده و از دانشجویان خارج از کشور نیز دانشجو پذیرفته اند. در همین زمینه، وب سایت ذکر شده همچنین گزارش کرد که در سال 2008 حدود 65000 دانشجوی بین المللی از 150 کشور در مالزی مشغول به تحصیل در سطوح مختلف می باشند. هدف این است که تا سال 2010 این رقم به 80000 برسد.اینکه چرا مدیریت دانش برای موسسات آموزش عالی در مالزی یک ضرورت محسوب می شود؟ سه دلیل واضح و مبرهن وجود دارد. اولین و مهمترین دلیل این است که موسسات آموزش عالی جزء سازمان های دانش محور محسوب می شوند که در کسب و کارهای دانش مشغول به فعالیت هستند. چرا که تولید، توزیع و به کارگیری دانش جزء اهم فعالیت های این موسسات است. بنابراین در هردو نوع موسسه، عامل تولید اصلی و نیز محصول نهایی، دانش می باشد. دوم- رشد بی سابقه موسسات آموزش عالی به طوری که بعد از 1996 ، تعداد آنها دو برابر شد، به همراه جذب فزاینده ای که موسسات خصوصی و دولتی داشته اند، باعث شد تا رقابت سخت و فشرده ای در میان آنها به منظور جذب دانشجوی داخلی و خارجی صورت گیرد. سوم مسائل اخیر در رابطه با کیفیت دوره های ارائه شده توسط موسسات آموزش عالی مختلف، مورد توجه اکید کشور بوده است. که کاهش رتبه برخی از موسسات ارشد در مالزی خود موید این نکته می باشد. با توجه به هر دو دیدگاه مبتنی بر منابع و دانش، مدیریت صحیح و درست دانش به مثابه ابزار استراتژیک در دست موسسات آموزشی است تا بتواند به کسب و حفظ مزیت رقابتی بپردازند. از همین روست، مدیریت دانش  که مدت های مدیدی است در کسب و کار رواج دارد، باید در بخش آموزش نیز مطرح شود، چرا که جامعه از دوران صنعتی شدن به سمت عصر دانش پیش می رود تا بتواند آموزش و یادگیری را بهبود بخشیده و مبنای دانش محکمی را برای عملکردها و راهبردهای تحقیقاتی به وجود آورد.از این رو تعجب آور نیست که سالیس و جونز(2002) بیان میدارند که لزوم وجود KM در آموزش بیش از صنعت می باشد. در واقع کیدول و همکارانش (2000) از این ایده حمایت می کنند که موسسات آموزش عالی ، محل مناسبی برای به کارگیری KM هستند و می توانند بدین ترتیب از فرآیندهای عملیاتی و کارکردی خود پشتیبانی نمایند. چرا که موسسات آموزش عالی از توسعه و به کار گیری مکانیسم های خاص مدیریت دانش به منفعت می رسند بنابراین مشخص است که موسسا ت آموزش عالی خصو صی و دولتی، از پیاده سازی مدیریت دانش به منافع بیشتری دست می یابند. البته اینکه کدام بخش، مدیر بهتری برای دانش می باشد، (مدیریت دانش بهتری دارد)، مباحثی مطرح می باشد. ادبیات پژوهشی در رابطه با آموزش خصوصی بیان می دارد که دانشگاهها یا کالج های خصوصی، به احتمال زیاد به لحاظ افزایش و بهبود کیفیت مفاد و محتوای آموزشی، با رقابت فزاینده ای در میان ارائه دهندگان آموزش (اعم از خصو صی و دولتی) مواجهند. به عنوان مثال، بلان (1990) و پاترنیوس(1990) بیان کرده اند که مزیت بخش آموزش عالی خصوصی در ارائه انواع آموزش هایی است که بسیار مورد تقاضا می باشد و فارغ التحصیلان آن به طور معمول کمتر بیکاری را تجربه کرده و به مشاغلی دست می یابند که حقوق و دستمزد بهتری دارد. از سوی دیگر موسسات آموزش عالی دولتی، آموزش کیفی بالاتری را ارائه داده و کیفیت آموزش آنها بالاتر است و تحقیقات آنها مورد حمایت قرار می گیرد. البته، ممکن است نسبت به تقاضاهای فوری بازار، واکنش تندی نشان دهند. از این رو با توجه به اینکه دانش محور اصلی کسب وکار موسسات آموزش عالی را تشکیل می دهد، این حقیقت که موسسات دولتی و خصوصی برای افزایش نقاط قوت خود، به طرق مختلفی آن را (دانش) مدیریت می کنند، متضمن این تحقیق می باشد. با این وجود، در رابطه با شیوه عمل مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی ، خلأیی مشاهده می شود. یک جستجوی ساده اینترنتی نشان می دهد، تا به امروز پژوهش های مربوط به فرآیندهای مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی نادر بوده است. علاوه بر این، اگرچه مطالعات بسیاری، پیاده سازی فرآیندهای مدیریت دانش در بخش های شرکتی و سازمانی و حتی برخی از موسسات آموزش عالی را مورد بررسی قرلر داده اند،اما تنها برخی از آنها به طور تجربی آن را مطالعه کرده اند. همانطور که آنانتاتمولا (2007) ادعا کرده است،از آنجا که اکثر مطالعات در زمینه فرآیندهای مدیریت دانش در سازمانهای انتفاعی انجام شده است، نتایج حاصله ممکن است سوگیریهایی نسبت به آن شرکتها داشته باشد و مغرضانه باشد. از آنجا که فرآیندهای مدیریت دانش به خوبی پایه ریزی شده است، پس حال زمان ارزیابی تجربی آنها در بخش موسسات آموزش عالی رسیده است. از آنجا که مدیریت دانش نیازمند سرمایه گذاریهای قابل توجه به لحاظ زمان، هزینه و پرسنل می باشد، بنابراین بررسی دقیق فرآیندهای مدیریت دانش ، می تواند تعیین کننده موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی می باشد.از همین رو اهداف این مقاله چنین است:

  • بررسی دانش  پاسخ دهندگان در زمینه مدیریت دانش
  • شناسایی سطح عملکرد فرآیندهای مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی
  • مقایسه سطح شیوه عمل و عملکرد فرآیندهای مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی

مروری بر ادبیات پژوهشی

مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی (HEIS)

ژوزف (2001)، مدیریت دانش را از نقطه نظر موسسات آموزش عالی چنین تعریف می کند. وی بیان میدارد که مدیریت دانش  فرآیندی است که در طی آن موسسات در تلاش برای تدوین و شناسایی دارایی های خود که برگرفته از کارکنان یا آکادمی های بخش ها یا دانشکده های مختلف و در پاره ای از موارد حتی از نهادها یا سازمان هایی که حوزه های مورد علاقه مشترک دارند، می باشد، به شیوه ها و طرق مختلفی روی می آورند. بدین ترتیب، موسسات آموزش عالی نه تنها دانش را در اختیار دانشجویان و دانش آموختگان قرار میدهند، بلکه همچنین در مدیریت دانش موجود برای منابع آینده نیز دخیل هستند. شناسایی رویکرد گسترده سازمانی در حوزه مدیریت دانش ، باعث شده تا در به اشتراک گذاری دانش ضمنی و صریح، پیشرفت های قابل ملاحضه ای صورت گرفته و عملکرد موسسات آموزش عالی ارتقاء یابد. تحقیق استین(2004) در مورد به کارگیری مدیریت دانش  در یک دانشکده نشان میدهد که مزایای قابل توجهی در همین رابطه بدست آمده است که در جدول 1 اشاره شده است. با وجود مزایای بدست آمده، دو مسئله عمده وجود دارد که پیاده سازی مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی را با چالش مواجه می سازد:

اول- به جای اینکه دانش به عنوان دارایی محسوب شود که هنگام به اشتراک گذاری، ارزش ان افزایش می یابد، بسیاری از اعضای دانشکده تصور می نمایند که دانش مایملک است و چیزی است که آزادانه به اشتراک گذاشته نمی شود.با توجه به ماهیت آکادمی و دانشگاهها و تاکید بر انجام تحقیقات اولیه، جای تعجبی نیست که برخی از اعضای دانشکده، دانش را منبع احتمالی ایجاد تمایز دانسته و از این رو در به اشتراک گذاری جنبه های خاص دانش خود، تفاوت قایل شوند. وقتی دانش به عنوان منبع قدرت نگریسته شود، آنگاه جداکننده دارا و ندار خواهد بود که در پاره ای موارد منجر به از دست رفتن دانش می شود. علاوه بر این، موسسات آموزش عالی اغلب در حوزه های عملکردی سازماندهی می شوند. مثل حوزه های دانشگاهی، تحقیق و توسعه، بازاریابی، اموردانشجویی و غیره و از این رو مستقل عمل می نمایند. بنابراین همانند محیط های کسب و کار، حوزه های عملکردی و کارکردی بسیاری از موسسات آموزش عالی اغلب از به اشتراک گذاری دانش ناکام می ماند. به اشتراک گذاری دانش اغلب منجر به استاندارد اموزشی بالاتر می شود دوم- از آنجا که موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی در صنایع مبتنی بر دانش دخالت دارند، گفته می شود که فرآیندهای مدیریت دانش نیز باید همچنین اینگونه باشد. البته اینکه کدام بخش، بهتر می تواند فرایندهای دانش خود را به حداکثر رساند جای بحث است. موسسات آموزش عالی خصوصی ادعا دارند که پاسخگویی سریع تر یا کارآمدتر به نیازها و تقاضاهای بازار از جمله مزیت های عمده این رسالت محسوب می شود. البته موسسات آموزش عالی دولتی، به طور سنتی به عنوان رسالت و نهادهای بوروکراتیک محسوب می شوند که در نظام سیاسی پیچیده ای فعالیت دارند که منافع ذینفعان همواره در نوسان است. ملاحظات سیاسی بیشتر از ملاحظات مالی باعث برانگیختن این نوع موسسات می شود. در نتیجه گفته می شود که موسسات آموزش عالی دولتی، اهداف مبهم داشته و مدیران موسسات دولتی در پی اهداف سازمانی محدود شده ای هستند. از این رو بررسی وجود تفاوتهای قابل ملاحظه در شیوه عمل فرآیندهای مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی دولتی و خصوصی می تواند حائز اهمیت باشد. بخش ذیل فرآیندهای مدیریت دانش را به طور کامل شرح می دهد.

جدول 1: مدیریت دانش به کار برده شده در یکی از دانشکده های مرتبط با موسسات آموزش عالی

کاربردهای مدیریت دانش

 

مزایا

 

گنجینه ای از تلاش های به عمل آمده در راستای اصلاح و ویرایش برنامه درسی از جمله در تحقیقات انجام شده، بهترین رویه ها ، درس های آموخته شده و غیره

 

بهبود کیفیت برنامه درسی و اعمال نفوذ بر بهترین شیوه ها و نظارت بر نتایج

گنجینه ای از ترتیب محتوا به منظور تسهیل طراحی و توسعه برنامه های درسی میان رشته ای

 

بهبود سرعت اصلاح برنامه های درسی و به روز رسانی

 

دسترسی به اطلاعات مربوط به یادگیری و آموزش فناوری، ردیابی نتایج، آموخته ها و بهترین شیوه ها

 

ارتقای تلاش های به عمل آمده در راستای توسعه دانشکده به ویژه اعضای جدید آن

 

در مرکزیت قرار دادن اطلاعات در هر حوزه انظباتی از جمله به روز رسانی مواد، انتشارات اخیر و تحقیقات کاربردی

 

بهبود خدمات مدیریتی و اداری مرتبط با آموزش و یادگیری از طریق فناوری

 

گنجینه ای از تکنیک های ارزیابی و آموزشی از جمله تجارب موفق، پیگیری نتایج و تحقیق

 

ارتقای پاسخگویی از طریق نظارت بر درسهایی که با بهره گیری از تجارب همکاران، ارزیابی آموخته شده است

 

گنجینه ای از تجزیه و تحلیل ارزیابیهای یادگیرنده، به روز رسانی هر فصل یا سال آموزشی و تجارب موفق

 

طراحی و توسعه برنامه درسی میان رشته ای با تسهیل رفتن به دیگر کشورها

 

دسترسی به مربیان جدید جهت هدایت و توسعه برنامه های درسی، همکاری با کارکنان ارشد، ایجاد سبک های موثر تدریس، مشاوره با دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا

 

 

 

گنجینه ای از روابط جهت شناسایی تیم های طراحی کننده وظایف، سخنرانان مهمان، مطالعات مورد استفاده و غیره

 

 

 

 

فرآیندهای مدیریت دانش

تعربف درست و دقیق دانش، پیچیده است که آن هم به ماهیت مبهم و نامشخص آن برمی گردد. با این وجود، تعاریف متعددی توسط محققان ارائه شده است تا دانش به شکل ثابتی، مفهوم سازی می شود. از میان آنها تعربفی که دونپورت و پروساک (1998) از دانش ارائه دادند، جالب توجه تر می باشد. به گفته آنها: دانش تلفیقی از تجربه، ارزشها و اطلاعات بافتی (موقیعتی) و بینش کارشناسانه است که چهارچوبی را جهت  ارزیابی و ترکیب تجربیات و اطلاعات جدید را فراهم می کند. از سویی دیگر، مدیریت دانش که ریشه در دانش دارد، با بهره برداری و توسعه دارایی های دانش یک سازمان سروکار دارد که هدفش گسترش و پیشبرد اهداف سازمانی است (دونپورت و همکارانش 1998) . به طور خلاصه می توان گفت که دانشی که باید مدیریت شود، به دو نوع است: دانش ضمنی، صریح و دانش مستند. مدیریت دانش در برگیرنده تمامی فرآیندها همچون شناسایی، به اشتراک گذاری و خلق دانش می باشد. با توجه به شرح فوق، بدون مدیریت کارآمد، دانش به سرمایه فکری یا دارایی که سازمان بتواند با بهره گیری از  آن بهره ورتر و رقابتی تر شود، تبدیل نمی شود و انتقال آن به سرمایه فکری میسر نخواهد شد. در حال حاضر ، بسیاری از محققان بر این باورند که مدیریت دانش چیزی بیش از ذخیره سازی و دستکاری اطلاعات است، بلکه آن فرآیندی است که مسئولیت انتشار و ایجاد دانش را در کل سازمان بر عهده دارد. به عنوان مثال زاک (1995) بیان داشت سازمانها به منظور حفظ توان رقابتی خود، باید به طور اثربخش و کارآمد به خلق، ثبت و سازماندهی دانش پرداخته و آن را به اشتراک گذاشته و به کار برند. گوپتا (2000) نیز هم چنین بیان کرد که مدیریت دانش، فرآیندی است که با توسعه، ذخیره سازی، بازیابی و انتشار اطلاعات و تخصص در سازمان سروکار دار د که هدفش حمایت و ارتقاء و بهبود عملکرد سازمان است.  گات شالک (2002) اظهار می نماید که مدیریت دانش فرآبند پیاده سازی، به اشتراک گذاری، توزیع، تولید و درک دانش سازمانی است. آلبرز و بروئر  (2003) نیز مدیریت دانش را فرآیند خلق و تولید دانش، کسب، تخصیص و به کارگیری دانش تعریف کردند که باعث بهبود اثربخشی عملیات و ارتقای مزیت رقابتی سازمان می شود. در کل، مدیریت دانش فرآیندی است که در برگیرنده تولید،  استفاده و به کارگیری دانش می باشد. در این راستا، محققان با توجه به پیشینه و علاقمندی خود، سه الی هشت فرایند برای مدیریت دانش منظور داشته اند. مطالعه کامل این فرآیندها به نویسندگان این مقاله اجازه داد تا شش فرآیند اصلی از مدیریت دانش را شناسایی کرده و آنها را با توجه به موسسات آموزش عالی تعریف نمایند. آنها مدیریت دانش را فرآیند سیستماتیک خلق، ثبت، سازماندهی، ذخیره سازی، انتشار و کاربرد دانش تعریف کردند. به نظر آنها مدیریت دانش باعث می شود تا موسسات آموزش عالی (به عنوان واحدهای بیانگر دانشگاه و آکادمی در کل) نه  تنها بتوانند به سرعت به اطلاعات حساس و مهم دست پیدا کنید، بلکه می تواند آنها را به شیوه خلاقانه مورد استفاده و بازیابی مجدد قرار داده و بدین ترتیب به بینش و دانش تازه ای دست یابند. جدول II نشاندهنده فرآیندهای مدیریت دانش و تعاریف آنها در تشکیلات و موسسات آموزش عالی است که این تعاریف برگرفته از ادبیات پژوهشی است. بخش بعد، متادولوژی تحقیق را ارائه می دهد.

جدول  II: تعاریفی از فرآیندهای مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی

فرآیندهای KM                                               

تعاریف

 

  1. 1.        خلق دانش (تولید دانش)                     

دانش از طریق کشف و اکتشاف خلق می شودیعنی آکادمی ها و دانشگاهها ، شیوه های جدید را برای انجام امور توسعه می دهند و یا اینکه از منابع خارجی، دانش را به دست می آورند. فعالیت تحقیق و توسعه یکی از شیوه ها و روش های تولید دانش می باشد.

 

  1. 2.       ثبت و ضبط دانش                               

ثبت دانش آنگاه رخ می دهد که دانش جدید برای رفع نیازهای موجود و آینده، با ارزش و مرتبط باشد. روش های ثبت دانش که برگرفته شده از منابع خارجی است، عبارتند از:  الگوبرداری از تجربیات موفق دیگر طرفداران موسسات آموزش عالی، شرکت در کنفرانسها، استخدام مشاوران، نظارت بر روندهای اقتصادی، اجتماعی و تکنولوژی، جمع آوری داده از کارکنان، دانشجویان، رقباء و منابع. استخدام کارکنان و پرسنل جدید، همکاری با دیگر موسسات آموزش عالی، تشکیل ائتلاف و انجام سرمایه گذاریهای مشترک، ایجاد راههای ارتباط دانش با همکاران

 

  1. 3.      سازماندهی دانش                              

سازماندهی دانش وقتی رخ می دهد که دانش جدید، پالایش و بهبود یافته وسپس سازماندهی شود. شناسایی و فهرست بندی ابعاد سودمند دانش برای محصولات و خدمات مختلف موسسات آموزش عالی، سازماندهی دانش می باشد. دانش باید کاربردی و عملی باشد و قابل بازنگری باشد و بتوان آن را حفظ کرد.

 

  1. 4.       ذخیره سازی دانش                            

ذخیره سازی دانش، فرآیند کدگذاری و  ذخیره دانش با یک فرمت مناسب است. به طوری که دیگر موسسات آموزش عالی بتوانند به آن دسترسی یابند. مدیریت بانک داده و پایگاه داده و فناوریهای ذخیره داده می تواند به این فرآیند کمک نماید. علاوه بر این، پایگاه داده، کتابهای راهنما و پیام های ایمیلی نمونه ای از موارد تدوین و کدگذاری دانش است.

 

  1. 5.      انتشار دانش                                   

انتشار دانش دربرگیرنده اختصاصی کردن دانش و توزیع ان به شکلی که بتواند نیازهای خاص آکادمی ها و دانشگاهها را برطرف سازد. دانش باید با یک زبان مشترکی که قابل فهم برای تمامی کارکنان باشد، انتشار یابد. انتشارات، وب سایت ها، سخنرانی ها، فعالیت های آموزش و پرورش، گزارش های رسمی دولت ، خط مشی ها و گزارش ها نمونه ای از مکانیسم هایی هستند که موسسات آموزش عالی برای اشاعه و  انتشار و انتقال دانش از آن بهره می برند.

 

                                   

  1. 6.       کاربرد دانش                                

کاربرد دانش وقتی صورت می گیرد که دانش در موقعیت های جدید به کار برده شده و مورد استفاده قرار گیرد، موقعیت هایی که آکادمی ها بتوانند در آن به یادگیری و تولید دانش جدید بپردازند. در فرآیند یادگیری، برای تولید الگوهای جدیدی که مورد استفاده آینده گان قرار گیرد، ارزیابیها و تجزیه و تحلیل های مهمی باید صورت گیرد. تصمیم گیری در سطح سازمانی، نوآوری، مدیریت روابط مشتری/ دانشجو، نمونه مواردی از کاربرد مستقیم دانش می با شند. با به کار گیری دانش می توان دانش جدیدی را تولید نموده و یا اینکه دانش جدید را به روز نمود، دانشی که باید در پایگاه داده ای موسسات آموزش عالی ذخیره شوند.

 

 

روش شناسی (متدولوژی)

نمونه گیری

واحد تجزیه و تحلیل این پژوهش، موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی هستند. معیار گزینش آنها هم در ابتدا ماهیت سازمان بود. کالج های دانشگاهی یکی از انواع مراکز آموزش عالی است که به جای دانشگاه یا کالج جهت تحقیق استفاده شده اند. چرا که در مالزی این موسسات تقریبا جدید بوده که در سال 2000 تاسیس شد که در رشته خود (زمینه خاص) متخصص بودند و برنامه های تحصیلی فرایندهای مدیریت دانش آنها در مقایسه با موسسات قدیمی که شیوه کار مثبتی داشتند، جالب تر بود. علاوه بر این، این موسسات به عنوان دانشگاههای تمام عیار و کامل  محسوب می شوند که از اواسط یا اواخر 2007 پدیدار شدند. تمامی موسسات آموزش عالی دولتی در این پژوهش به روز رسانی شده بودند. البته، از آن جا که در عمل آنها به مثابه دانشکده عمل می کنند که دارای ساختار فیزیکی و اداری هستند، می توان آنها را به عنوان واحد تجزیه و تحلیل حفظ نمود. هر قشر و آکادمی ها مورد بررسی قرار گرفت. دانشگاهها و آکادمی ها به دلیل نوع مسئولیتی که داشتند، انتخاب شدند. آنها مسئولیت تولید دانش از طریق تحقیق و انتشار آن از طریق آموزش را بر عهده داشتند. علاوه بر آن آکادمی ها، موسساتی هستند که برای تولید نتایج و انجام اصلاحات آموزشی و طرح های تحقیقاتی کارشناسانه با فشار روبه رو هستند. اولین اقدام این بود که با کالج های دانشگاهی دولتی و خصوصی که در فهرست وزارت آموزش عالی قرار گرفته بودند تماس گرفته شد. در طول گفتگو، از این موسسات پرسیده شد که آیا آنها دارای برنامه رسمی برای مدیریت دانش هستند و این امر به عنوان لازمه و پیش شرط انتخاب موسسات جهت مدنظر قرار گرفت. در برخی موارد، نمایندگانی از کالج های دانشگاهی به منظور ارائه توضیحاتی درباره طرح های ابتکاری مدیریت دانش، معرفی شدند. همین امر موجب شد تا شش کالج دولتی و شش کالج خصوصی انتخاب شوند. پرسشنامه ها به تمامی آکادمی هایی که در این کالج های دانشگاهی فعالیت می کردند، ارسال شد تا حداکثر نرخ بازده پرسشنامه، تضمین شود. از آن جا که تعداد نسبتا زیادی از کالج های دانشگاهی و آکادمی ها در این پژوهش شناسایی شدند، چهارچوب زمانی تعیین شد که در طی آن تنها موسساتی که نسبتا پاسخ سریعی دادند  (در طی شش ماه) و پاسخ های آنها نسبتا منطقی بود (20% یا بیشتر) در تجزیه و تحلیل آماری گنجانده شدند. در نهایت سه کالج خصوصی و سه کالج دولتی که این معیارها و شاخص ها را داشتند در پژوهش گنجانده شدند. به منظور گمنام ماندن، کالج های دانشگاهی دولتی با عنوان کالج های A و B و C و کالج های خصوصی تحت عنوان  Dو E و F نامگذاری شدند. حدود  594 پاسخ از کالج های دانشگاهی جمع آوری شد که جزئیات آن را در جدول 3 مشاهده می کنید.  در کل میزان بازگشت برای کالج های دانشگاهی دولتی  9/33 درصد و برای کالج های دانشگاهی خصوصی 8/52% بود. ساکاران (2005) مدعی شد که برای جمعیت 30000 نفری دکل تعداد آکادمی ها در مالزی در سال 2008، 987/35 است که این آمار  در وب سایت وزارت آموزش عالی ارائه شده است ، نمونه 379کفایت داشت. این پژوهش 594 پاسخ دهنده داشت که بیش تر از نیازمندی های تعیین شده بود.

پرسشنامه

گزارش های فردی به عنوان فرم اصلی جمع آوری داده محسوب شد. پرسشنامه به دو بخش تقسیم بندی شد. تا به طور خاص، سه هدف تعیین شده در این پژوهش را مورد توجه قرار دهد. بخش 1 ، حاوی دو سوال بود که دانش پاسخ دهندگان در زمینه KM و اینکه آیا  آنها از داشتن برنامه رسمی KM در موسسه خود، اطلاع داشتند یا نه، مورد توجه قرارگرفت. بخش2 :حاوی 24 جمله بود که فرآیندهای KM را ارزیابی می کرد. پرسش ها که در جدول IV نشان داده شده اند، برگرفته شده از ابزار ارزیابی مدیریت دانش (KMAI) است که توسط لاوسون (2003) طرح گردید.پرسشنامه با استفاده از مقیاس پنج نمره ای لیکرت اندازه گیری شد که مابین ا= بشدت مخالف تا 5 = بشدت موافق،متغیر بود. KMAI به دلیل جامعیتی که در پرداختن به فرآیند مدیریت دانش داشت، مورد توجه قرار گرفت. قبل از توزیع، ابتدا به طور آزمایشی 20 نفر از اعضای هیئت علمی هر دو کالج دانشگاهی خصوصی و دولتی انتخاب شدند تا درستی پرسشنامه، خوانایی و جامعیت ابزار پژوهش، کنترل و بررسی شود. در نتیجه اصلاحات جزئی انجام شد. علاوه برروایی ظاهری،ابزار دارای روایی سازه قابل قبول بود. همان طور که در جدول IV نشان داده شده است، تجزیه و تحلیل عامل توانست، 67/ 51 الی 76/59 درصد از تمامی ابعاد مدیریت دانش را توضیح دهد. با مقادیر ویژه 100 به بالا، بار عاملی تمامی آیتم ها، بالای 50/0 بود. علاوه بر این پژوهش از روایی تمایز و روایی همگرای کافی برخوردار بود. جدول  VIنشان میدهد که ضریب آلفا در تمامی فرآیندهای مدیریت دانش، بالای 70/0 بود و این حاکی از قابلیت اطمینان بالا بود بنابراین می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که روایی سازه و قابلیت اطمینان ابزار، حاکی از کفایت معیارهای به کاربرده شده در این تحقیق بود. جدول V ، پروفایل پاسخ دهندگان را بر حسب نوع کالج دانشگاهی (خصوصی یا دولتی) نشان میدهد. گرچه تقریبا نیمی از پاسخ دهندگان موسسات آموزش عالی دولتی، اطلاعاتی در مورد مدیریت دانش داشتند، اما تنها 2/49 درصداز آنها نمی دانستند که آیا سازمان مطبوعشان یک برنامه رسمی در زمینه مدیریت دانش دارد یا نه. این در تضاد با پاسخ دهندگان موسسات خصوصی بود. چرا که دانش آنها در رابطه با مدیریت دانش،از غنای بیشتری برخوردار بود و کمی بیش از 60/ درصد از آنها مطمئن بودند که موسسه آنها دارای یک برنامه رسمی در زمینه مدیریت دانش است. اگرچه 2/16 و 8/7 درصد از پاسخ دهندگان موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی بیان کردند که آنها هیچ گونه دانش و اطلاعی در مورد مدیریت دانش ندارند، اما پاسخ های آنها نشان داد که فرآیندهای مدیریت دانش، بخشی از فعالیت و تجارت آنهاست. گرچه آنها آن را درنیافته بودند. این استدلال ما را به بخش نتایج رهنمون می سازد.

نتایج

جدول VI نمره میانگین و انحراف معیار مربوط به هر شش فرآیند مدیریت دانش را در بخش موسسات آمزش عالی دولتی نشان میدهد. متوسط نمره میانگین و انحراف معیار، 32/3 و 605/0بود. دو فرآیند مدیریت دانش به لحاظ عامل متوسط میانگین، امتیاز بالایی بدست آوردند که بالاترین آن مربوط به انتشار دانش بود.(M=3/59 , SD=0/602) که بعد از آن تولید دانش (M=3/46, SD=0/594) قرار می گرفت. پایین ترین آن هم به کاربرد دانش مربوط می شد.(M=3/18, SD=0/607) نمره انحراف معیار همه موارد کمتر از یک بود و این نشان میداد که پاسخ دهندگان به طور مداوم بدین لحاظ رتبه بندی شدند. همچنین میانگین و انحراف معیار تمامی شش فرآیند مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی خصوصی مشخص شد. همان طور که در جدول VII مشاهده می کنید آنها به طور نسبی در حدود 18/3 و460/0 بودند. فرآیندهای بالاترین نمره به لحاظ رتبه بندی عامل میانگین مربوط بود به انتشار دانش (M=3/28, SD=0/540) که بعداز آن ذخیره سازی دانش (M=3/21, SD=0/464)، سازماندهی دانش (M=3/20, SD=0/440)، ثبت دانش (M=3/19, SD=0/425) قرار می گرفت. تولید دانش دارای پایین ترین نمره میانگین بود(M=3/04, SD=0/447). نمره انحراف معیار همگی موارد کمتر از یک بود. نتایج جدول VIII نشان میدهد که به لحاظ آماری، تفاوت معنی داری به لحاظ میانگین تولید و انتشار دانش در موسسات آموزش عالی دولتی و خصوصی وجود دارد

(t=9/327,df=592, p= 0/000, t=6/384, df=592, p=0/000)

نتایج همچنین حاکی از آن بود که به لحاظ آماری تفاوت معنی داری مابین موسسات دولتی و خصوصی در زمینه کل فرآیندهای مدیریت دانش وجود دارد.(t=4/529,df=592,p=0/000) البته، هیچ تفاوت معنی داری به لحاظ هر یک از فرآیندهای مدیریت دانش (مثل ضبط، سازماندهی، ذخیره سازی و انتشار) در موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی وجود نداشت.

جدول IV = نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل عامل بر روی فرآیندهای مدیریت دانش

عامل1 : تولید و خلق دانش

  • موسسه من برای ایجاد دانش، دستیابی به آن وتحقیق از منابع مختلفی همچون دانشگاهها، وزارت آموزش عالی، صنایع و رقبا، دارای مکانیسم خاص می باشد.
  • در موسسه من، تبادل ایده ها و دانش و پردازش آن در میان دانشگاهیان را تشویق و ترغیب می کند
  • موسسه من، در قبال ایده ها و دانش جدید به دانشگاهها جایزه اهدا می کند.
  • موسسه من دارای مکانیسمی برای خلق دانش جدید می باشد. دانش جدیدی که از دانش موجود به وجود می آید و نیز با استفاده از دروس آموخته شده و تجربیات برتر حاصل از پروژه ها، پروژه های پی در پی را ارتقاء میدهد.

عامل 2 : ثبت و ضبط دانش

  • موسسه من به ایده های دانشگاهیان پاسخ داده و آنها را مستندسازی می کند، تا آنها را توسعه بیشتر دهد.
  • در موسسه من برای جذب و انتقال دانش دانشگاهیان، صنایع ورقبا، از مکانیسم خاصی بهره می برد.
  • موسسه من برای اینکه بتواند دانش را عملیاتی سازد و به برنامه عملکردی تبدیل کند و خدمات جدیدی را طرح ریزی نماید، دارای مکانیسم خاصی است.
  • در موسسه من، خط مشی هایی تعیین شده است که به دانشگاهیان اجازه میدهد تا بدون هیچ ترس و واهمه ای و تمسخری به ارائه ایده ها و دانش جدید بپردازند.

عامل 3 : سازماندهی دانش

  • خط مشی موسسه من، بررسی دانش آنهم به طور مرتب می باشد. به ویژه وظیفه ای بر عهده دانشگاهیان است و آنهم به روزسازی دانش موجود و حفظ دانش موجود می باشد.
  • موسسه من برای فیلترینگ و یکپارچه سازی منابع مختلف و انواع دانش، دارای مکانیسمی است.
  • در موسسه من، در مورد ایده ها و دانش دانشگاهیان، به آنها بازخوردی ارائه می شود.
  • موسسه من جهت به کارگیری دانش آموخته از تجارب و انطباق منابع دانش جهت حل مشکلات و چالش ها، آنها را پردازش می کند.

عامل 4 : ذخیره سازی دانش

  • موسسه من از پایگاه داده و فناوری اطلاعات برای ذخیره سازی دانش استفاده می کند تا بدین ترتیب دانش به سهولت در دسترس تمامی دانشگاهیان قرار گیرد.
  • موسسه من از ابزار نوشتاری مختلف همچون خبرنامه ها، کتابچه های راهنما برای ذخیره سازی دانش بدست آمده از دانشگاهیان استفاده می کند.
  • موسسه من برای نمایش دانش به ثبت رسیده دارای نشریات مختلفی است.
  • موسسه من دارای مکانیسم ثبت حق انحصاری و کپی رایت دانش جدید می باشد

عامل 5 : انتشار دانش

  • در موسسه من دانش به گونه ای ارائه می شود که به آسانی در اختیار کسانی قرار گیرد که بدان نیازمندند (اینترانت، اینترنت)
  • موسسه من گزارشات به موقع ای را به دانشگاهیان، ذینفعان و سازمانهای مرتبط ارسال می دارد که حاوی اطلاعات درستی است.
  • موسسه من دارای کتابخانه، مراکز مأخذ و دیگر موارد است که از آن برای نمایش و انتشار دانش استفاده می کند.
  • موسسه من به طور مرتب برای تبادل دانش به برقراری سمپوزیوم، کنفرانس، سخنرانی، جلسات آموزش و تدریس می پردازد.

عامل 6: به کار گیری دانش

  • موسسه من برای توسعه دانش دانشگاهیان و به کارگیری از آن در موقعیت های جدید، دارای روش های مختلفی است.
  • موسسه من برای حفظ دانش و حفاظت از آن در برابر کاربردهای غیرقانونی یا نامناسب در داخل یا خارج از سازمان، از مکانیسمی بهره می برد.
  • موسسه من برای رفع نیازمندیهای بحرانی و مهم رقابتی از دانش بهره برده و آن را به کار می بندد و به سرعت در مراحل حل مسئله به منابع دانش روی می آورد.
  • موسسه من به منظور تحقیق و ارزیابی دانش، در نتیجه ایجاد الگوها و دانش جدید جهت مصارف آینده از روشهایی بهره می برد.

بحث و بررسی و تفاسیر

این مقاله با بررسی شیوه های عملکردی فرآیندهای مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی (HEIs)، موضوعی که تا به امروز توجه چندانی را به خود معطوف نکرده است، باعث کاهش شکاف تحقیقاتی در این زمینه شده و از این رو در بدنه دانش موجود، سهم بسزایی دارد. تازگی این پژوهش از آن جا ناشی می شود که پژوهش های قبلی، فرآیندهای مدیریت دانش را در موسسات آموزش عالی خصوصی و دولتی مورد مقایسه تطبیقی قرار نداده اند. استفاده از ابزار قابل اعتماد و معتبر در رابطه با فرآیندهای مدیریت دانش، باعث غنای هرچه بیشتر یافته های تجربی شده است. این یافته ها، ابزاری برای بحث و بررسی بوده و پیشنهادات و توصیه های مرتبطی را به موسسات آموزش عالی ارائه می دهند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلبل عامل حاکی از تایید یافته های نظری ادبیات پژوهشی است که در رابطه با شش فرآیند مدیریت دانش می باشد. یافته ها حاکی از آن است که در تشکیلات شرکتی و حتی در موسسات آموزش عالی به منظور پیاده سازی صحیح  مدیریت دانش ، هر شش فرآیند مدیریت دانش از اهمیت برخوردارند. این امر دور از انتظار نیست، چرا که موسسات آموزش عالی ماهیتا جزء سازمانهای دانش محور محسوب می شوند. وظایف آکادمی ها چه بدانند چه ندانند، بر محوریت دانش می باشد که این روند در صورتی که سازمانها  دارای برنامه های رسمی مدیریت دانش باشند، بیشتر می شود. بدین ترتیب، اهمیت این فرآیندها و پیاده سازی آنها باید مورد توجه دقیق قرار گیرد. هدف اول این پژوهش، بررسی میزان دانش و آگاهی پاسخ دهندگان از مدیریت دانش است. بیش از %80 از آنها حداقل در مورد مدیریت دانش چیزهایی می دانند که این موضوع دور از انتظار نیست. چرا که موسسات آموزش عالی سازمانهای دانش محور محسوب می شود. علاوه بر این، انتخاب موسسات آموزش عالی که دارای برنامه رسمی مدیریت دانش بودند، می توانست توجیه کننده نتایج حاصله باشد. با وجود سطح دانش و آگاهی دانشگاهیان از مدیریت دانش، اما بیش از نیمی از پاسخ دهندگان در موسسات آموزش عالی دولتی مطلع نبودند که سازمانشان، برنامه رسمی مدیریت دانش را اجرا می کنند. این امر در تضاد شدید با موسسات آموزش عالی خصوصی است. یکی از دلایل احتمالی این امر این است که موسسات آموزش عالی دولتی، گرایشات و جهت دهی های استراتژیک خود و از جمله تلاش های خود در مدیریت دانش را با پرسنل خویش مطرح نمی سازند. همانند آنچه که مینتزبرگ (1993)، پری  و رینی (1988) گفته اند، موسسات دولتی بیشتر انگیزه سیاسی دارند تا انگیزه مالی، از این رو اهداف سازمانی مبهمی دارند که این روند برخلاف موسسات آموزش عالی خصوصی است. آنها  به تقاضاهای بازار با سرعت و کارآمد بیشتری پاسخ می دهند و کارکنان راه پایین خود را تحت تاثیر قرار می دهند و همواره به آنها کمک می کنند تا مزیت رقابتی را به دست آورند. این موسسات با سرعت اهداف سازمانی و جهت گیری های استراتژیک خود را به کارکنان خویش اطلاع رسانی می کنند، دومین دلیل از این واقعبت سرچشمه می گیرد که بسیاری از دانشگاهیان نمی دانند و مطمئن نیستند که شیوه های عملکردی آنها در واقع بخشی از فرآیند مدیریت دانش است، یعنی بدون اینکه بدانند، در حال اجرای آن هستند. در مجموع یافته ها لزوم ایجاد و تبادل طرح های مدیریت دانش در تمامی موسسات آموزش عالی را یک ضرورت محسوب می کند. دومین هدف ، شناسایی میزان اجرای فرآیندهای مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی دولتی و خصوصی بود. گرچه اکثر پاسخ دهندگان در هر دو موسسه در رابطه با مدیریت دانش اطلاعاتی داشتند و کارکنان موسسات خصوصی، آگاهی بیشتری از برنامه های رسمی مدیریت دانش در سازمان خود داشتند، اما فرآیندهای مدیریت دانش در هر دو موسسه در حد متوسطی پیاده می شد و این از نمرات میانگین به دست آمده، مشخص می باشد. و شاید این همان دلیل باشد که بیان می دارد چرا بسیاری از افراد از توسعه مدیریت دانش در سازمان متبوع خود بی اطلاع هستند. این امکان برای دانشگاهیان وجود ندارد که دریابند چه چیزی تشکیل دهنده فرآیندهای مدیریت دانش است و اینکه فرآیندها چه ارتباطی با وظایفشان دارد، مگر اینکه موسسات آموزش عالی برنامه تمام عیاری از مدیریت دانش توسعه دهند و دانشگاهیان نیز از وجود چنین برنامه هایی آگاه باشند. این امر مؤید لزوم بهبود و ارتقای پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی باشد. با نگاهی دقیق تر می توان گفت که انتشاار و تولید دانش در میان موسسات آموزش عالی دولتی، امتیاز بالاتری به دست آورد. این موضوع تعجبی ندارد، چرا که این فرآیندها جزء فعالیت اصلی دانشگاهیان و آکادمی هایی محسوب می شود که وظیفه اصلی آنها تولید دانش از طریق تحقیق و نیز انتشار ستاده ها از طریق آموزش می باشد. در پرتو وظیفه اصلی موسسات آموزش عالی دولتی، بسیاری از آنها فهرست تجارب و تخصص خود را در اینترنت گسترش داده اند که اطلاعات مرتبط به آن در وب سایت وزارت آموزش عالی ارائه شده است. در بسیاری از موارد، چکیده ای از مقالات منتشر شده بر روی وب سایت موسسات آموزش عالی دولتی ارائه می شود و همین امر به دانشگاهیان موسسات آموزش عالی مشابه یا مختلف اجازه می دهد تا با استناد به این تحقیقات و منابع در تلاش جهت دستیابی به دانش جدید، تحقیقاتی را انجام دهند. همواره سمپوزیم ها، سخنرانی ها، کنفرانس ها، آموزش و جلسات آموزشی به گونه ای سازماندهی شده اند که به دانشگاهیان اجازه می دهد تا دانش خویش را به اشتراک گذارده

 

هدف سوم، مقایسه سطح عملکرد و شیوه عمل فرآیندهای KM در بین موسسات آموزش عالی خصصی و دولتی بود که در مجموع فرآیندهای KM در این موسسات تفاوت قابل ملاحظه ای با هم دارد.

بیش از نیمی از پاسخ دهندگان در HEI های دولتی مطلع نبودند که سازمانشان، برنامه رسمی KM را اجرا می کنند. این امر در تضاد شدید با موسسات آموزش عالی خصوصی است

یکی از دلایل این امر آنست  که موسسات آموزش عالی دولتی، گرایشات و جهت دهی های استراتژیک خود و از جمله تلاش های خود در KM را با پرسنل خویش مطرح نمی سازند.

موسسات دولتی بیشتر انگیزه سیاسی دارند تا انگیزه مالی، از این رو اهداف سازمانی مبهمی دارند. که این روند بر خلاف موسسات آموزش عالی خصوصی است. آنها به تقاضاهای بازار، با سرعت و کارآمدی بیشتری پاسخ می دهند و کارکنان رده پایین خود را تحت تاثیر قرار می دهند و همواره به آنها کمک می کنند تا مزیت رقابتی را بدست آورند. این موسسات به سرعت اهداف سازمانی و جهت گیری های استراتژیک خود را  به کارکنان خویش اطلاع رسانی می کنند

دومین دلیل از این واقعیت سرچشمه می گیرد که بسیاری از دانشگاهیان نمی دانند و مطمئن نیستند که شیوه های عملکردی آنها در واقع بخشی از فرآیند KM است، یعنی بدون اینکه بدانند در حال اجرای آن هستند.

HEI های دولتی از شش فرآیند، در پنج مورد به امتیاز بالاتری دست یافتند.(به جز ذخیره سازی دانش):

-         HEI های دولتی در حوزه فعالیت خود، مسئولیت بیشتری در خدمت رسانی به جامعه دارند.از این رو فعالیت های آنها شامل آموزش و یادگیری پایه است.

-         امکانات بهتری توسط HEI های دولتی در مقایسه با موسسات خصوصی ارائه می شود.(از جمله نسبت پایین تر دانشجو به مدرس)

-         ذخیره سازی دانش در هر دو موسسه تفاوتی نداشت و این بسته به زیرساختارهای فناوری اطلاعاتی (IT) است که موسسات به کار برده اند.

یافته های کلی نشان داد که نیاز است تا استراتژی هایی توسعه یابد که بتواند درک دانشگاهیان از فرآیندهای KM را بالا برده و نهادینه سازد.

لازم است تا HEI ها علاوه بر توسعه شاخص های ارزیابی عملکرد مبتنی بر دانش، یک نظام پاداش دهی مناسبی را نیز برقرار سازند.

نتیجه گیری و پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده:

امید است که یافته ها به HEIها کمک کند تا بتوانند روندهای مختلف پیشنهاد شده را بررسی کرده و بر ان اساس اقداماتی را اتخاذ نماید تا شکاف ها به حداقل رسیده و از میان برود.

امید است که پیشنهادات و توصیه ها بتواند در مورد نحوه سازماندهی فرآیندهای مدیریت دانش، بینش لازم را به HEI بدهد تا HEI بتواند در مواجهه با چالش های جهانی، رقابتمندتر ظاهر شده و نیز انتظارات ذینفعان را تامین سازد.

اندازه نمونه ها باید بزرگتر بوده و از HEI های دولتی و خصوصی مختلف و یا حتی کشورهای مختلف انتخاب شوند.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی